دکترین موشکی روسیه و کاستی ناتو
از نظر دکترین نظامی ناتو، راهبرد دفاعی کلان روسیه در برابر ناتو بر استفاده از بارش موشکی بالستیک و کروز متکی است تا نیروهای ناتو را از ورود به خطوط دفاعی و حصار نیروهای نظامی آن منع کرده و باز بدارد. این مفهوم که با عنوان منع دسترسی/منع ناحیه[1] خوانده میشود متعلق به دوران جنگ سرد است که در طول دههها بازتعریف و بازبینی شده است. زرادخانه فعلی ناتو در دریا و هوا در سطح موشکی قادر به فائق آمدن بر توانمندیهای دفاعی روسیه در چارچوب این مفهوم نیست و بردبلندترین موشک مستقر در خاک اروپا آتاسمز است که هم اکنون در اوکراین هم استفاده میشود و نهایتاً 300 کیلومتر برد دارد و در یک جنگ تمامعیار نمیتواند به اندازه کافی مؤثر واقع شود. لذا، استراتژیستهای نظامی ناتو بر این امر اتفاق نظر پیدا کردهاند که سیستمهای بردبلند تهاجمی موشکی در اروپا باید مستقر شود چراکه ناتو در حال حاضر سیستمهای موشکی زمینپایه تهاجمی بازدارنده در برابر روسیه ندارد و در مقابل، این سیستمهای روسیه است که در برابر ناتو یک بازدارندگی را تعریف کردهاند تا نیروهای اتحاد آتلانتیک شمالی وارد دایره برد آنها نشوند.[2]
جنگ اوکراین و اراده برای برطرفسازی ضعف قدرت موشکی اروپا با اتکا به ناتو
برای جبران این ضعف، ابتدا 15 کشور اروپایی عضو ناتو با رهبری و محوریت آلمان ابتکاری تحت عنوان ابتکار سپر آسمان اروپایی (ESSI)[3] را برای توسعه و بهبود هماهنگی سیستمهای دفاعی در اروپا و تسهیل گسترش و ارتقا ظرفیتهای دفاعی موشکی در اروپا در برابر روسیه ایجاد کردند. این ابتکار که حتی کشورهایی مثل ترکیه و یونان نیز برای ورود به آن اعلام آمادگی کردهاند، مبتنی بر الگوگیری از سپر دفاعی اسرائیل و به کارگیری سیستمهای دفاعی آن میباشد.[4] پس از این ابتکار دو رویداد برجسته و مکمل در جهت تقویت توان موشکی دفاعی و از آن مهمتر تهاجمی اروپا روی داد که عبارتند از نخست، توافق آمریکا با آلمان برای استقرار سه سامانه موشکی تهاجمی شامل موشکهای هایپرسونیک با یک چشمانداز استقرار و ماندگاری دائمی آنها در خاک آلمان[5] و دوم، ابتکار مشترک فرانسه، آلمان و لهستان تحت عنوان ابتکار تهاجم بردبلند اروپایی با هدف توسعه، تولید و توزیع موشکها و توانمندیهای حوزه حملات بردبلند در اروپا.[6] گفته میشود که شرکت اروپایی مطرح MBDA مسئول طراحی و تولید موشکهای هدف این ابتکار برای اروپاست که حتی مطالعات اولیه برای تولید موشکهای موردنظر را انجام و طرح خود را ارائه کرده است. شایان ذکر است که این شرکت موشکهای کروز دریایی فرانسه با بیش از 1000 کیلومتر و نیز موشکهای بردکوتاه اسکالپ و استورم شادو انگلیس و فرانسه و همچنین تائوروس آلمان را تولید میکند.[7]
اهمیت استقرار موشکهای تهاجمی متعارف آمریکا در آلمان
آمریکا سه سامانه تهاجمی موشکی در آلمان مستقر خواهد کرد که عبارتند موشکهای استاندارد SM-6، موشکهای کروز تامهاوک و موشکهای هایپر سونیک دارک ایگل. مهمترین سامانه در این لیست، سامانههای هایپرسونیک دارک ایگل است که تا همین اواخر در حال طی شلیکهای آزمایشی بوده است. این سامانه با برد 2775 کیلومتر، میتواند به سرعت 17 ماخ یا 17 برابر سرعت صوت پس از شلیک برسد. در مرتبه دوم، موشکهای کروز تام هاوک هستند که با سرعت پایینتر تقریباً 900 کیلومتر در ساعت، یک برد حدوداً 1600 کیلومتری را پوشش میدهند. و در رتبه سوم این سامانهها، موشکهای استاندارد قرار دارند که اهداف دریایی و هوایی در برد 460 کیلومتری را میتوانند هدف قرار دهند. این سامانههای تهاجمی دو هدف عمده را دنبال میکنند: نخست، از کار انداختن سامانههای تهاجمی دشمن از جمله اهدافی مثل سیستمهای پرتاب و یا مسئول فرماندهی، کنترل، ارتباطات، کامپیوتری، اطلاعات، رصد و شناسایی به منظور سلب توانایی دشمن پیش از وقوع اقدام تهاجمی. دوم، این سیستمها میتوانند هدف انهدام زیرساختهای صنعتی، سایتهای دفاعی کلیدی، زنجیرههای تأمین و مسیرهای ارتباطی را به منظور منصرفسازی دشمن از تداوم درگیری و جنگ را عملیاتی سازند.[8] مهمترین سامانه موشکی در این بسته، موشکهای هایپرسونیک دارک ایگل هستند که برد دقیق آنها محرمانه است و به گفته مسئولین آمریکایی این موشکها در رده سیستمهای میان برد تعریف میشوند که انتظار میرود برد بیش از 3000 کیلومتر داشته باشند. هدف عملیاتی استقرار این سامانه فراهمسازی قابلیت تهدیدآفرینی و هدفگیری نقاط مد نظر در عمق خاک روسیه است[9] که البته در هنگام ترسیم شعاع عملیاتی آن، بخشهایی از ایران را هم دربرمیگیرد.
علاوه بر استقرار این سامانهها در آلمان، برلین با انعاد یک توافق راهبردی با انگلیس در زمینه دفاعی، قصد دارد تا در چارچوب همکاری و پروژههای جامع، قدرت و ظرفیتهای بردبلند خود را ارتقا دهد.[10] به گفته وزیر دفاع آلمان، متحدین اروپایی ناتو به فوریت نیازمند توسعه تسلیحات بردبلند نقطهزن جدید هستند و هدف بلندمدت در این زمینه، توسعه، تهیه و تولید مشترک میباشد. هدف راهبردی انگلیس نیز از این توافق، همگرایی و ادغام لندن در زنجیرههای تأمین اروپایی در پسابرگزیت است. وزیر دفاع انگلیس با انتقاد از مسئولین سلف خود، متعاقب این توافق عنوان نمود که امنیت اروپایی اولویت نخست سیاست خارجی و دفاعی انگلیس است و این کشور قصد دارد تا با آلمان به عنوان بزرگترین هزینهگر دفاعی در اروپا همگرایی صنعتی بالاتری را در حوزه دفاعی انجام دهد.[11]

[1] anti-access/area-denial (A2/AD)
[2] https://asiatimes.com/2024/08/us-russia-missile-race-raises-europes-nuke-war-risk/
[3] European Sky Shield Initiative (ESSI)
[4] https://www.defensenews.com/global/europe/2024/04/17/poland-to-join-european-sky-shield-scheme-following-thaw-with-berlin/
[5] https://www.whitehouse.gov/briefing-room/statements-releases/2024/07/10/joint-statement-from-united-states-and-germany-on-long-range-fires-deployment-in-germany/
[6] European Long-Range Strike Approach (ELSA)
[7] https://www.defensenews.com/global/europe/2024/07/15/mbda-eyes-a-long-range-strike-missile-boom-in-europe/
[8] https://thebulletin.org/2024/08/missiles-on-the-move-why-us-long-range-missiles-in-germany-are-just-the-tip-of-the-iceberg/
[9] https://www.iiss.org/online-analysis/online-analysis/2024/08/the-return-of-long-range-us-missiles-to-europe/
[10] https://www.gov.uk/government/news/joint-declaration-on-enhanced-defence-cooperation-between-germany-and-the-united-kingdom
[11] https://www.ft.com/content/54f620aa-ac47-4dd3-a73b-946e35efcf33