«کنفرانس امنیتی مونیخ» 2023 با محوریت تهدیدانگاری دموکراسیهای غربی نسبت به «تجدیدنظرطلبی قدرتهای بزرگ اقتدارگرا» در نظم بینالملل برگزار شد. در سال گذشته میلادی نیز کنفرانس مونیخ بر تهدیدات فزاینده ژئوپولتیک تاکید داشت که منجر به شکلگیری احساس «استیصال جمعی»[1] نسبت به از دست دادن ظرفیت جهانی برای کنترل تهدیدات مشترک شده بود. در کنفرانس 2023- که در آستانه اولین سالگرد جنگ اکراین برگزار شد- علاوه بر تاثیرات عینیت یافتن رقابتهای ژئوپولتیک میان قدرتهای بزرگ نظام بینالملل در شرق اروپا، تقویت بعد هنجاری تهدیدانگاری نسبت به «تجدیدنظرطلبی» چین و روسیه نیز برجستهتر شد. هرچند کنفرانس سال گذشته نیز به مسئله نارضایتی ژئوپولتیک روسیه نسبت به نظم پسا جنگ سرد و عدم تسلط بر همسایگی خود تاکید کرد اما در مونیخ 2023، تقابل میان اقتدارگرایی و دموکراسی به عنوان مولفه محوری در این رقابت بینالمللی مورد بحث قرار گرفته است.
در یک نگاه کلی میتوان این تهدیدانگاری نسبت به تلاش قدرتهای «اقتدارگرا» برای بازنویسی نظم بینالملل مبتنی بر قانون (که بعد از پایان جنگ جهانی دوم شکل گرفت) و آثار آن را در مولفهها در شکل زیر ملاحظه کرد.

مهمترین مفاهیم و محورهای مطرح شده در کنفرانس امنیتی مونیخ
تجدیدنظر طلبی اقتدارگرایانه قدرتهای بزرگ: گزارش کنفرانس 2023- در ادبیاتی شبیه به نخبگان فکری و سیاستمداران آمریکا- چین و روسیه را در یک طبقهبندی قرار میدهد و مدعی است این قدرتها به دنبال توسعه نسخهای از نظم بینالملل هستند که در آن منافع رهبران اقتدارگرا بر ارزشهای لیبرال- دموکراتیک اولویت پیدا میکند. بدین ترتیب این گزارش تصریح میکند که در حمله روسیه به اکراین در واقع اصول اساسی نظم بینالملل نیز مورد حمله قرار گرفته است. از یک طرف تلاش یک «قدرت اقتدارگرا» (یعنی روسیه) برای حذف یک دموکراسی به عنوان دولت- ملت دارای حاکمیت در واقع نشانهای برای تقویت تجدیدنظرطلبی اقتدارگرایانه است. از طرف دیگر کنشگری چین از جمله حضور نظامی برای تقویت حوزه نفوذ خود در شرق آسیا و تلاش جامع برای ترویج جایگزین اقتدارگرایانه برای «نظم بینالمللی لیبرال مبتنی بر قانون» تجلی دیگری از این تجدیدنظر طلبی اقتدارگرایانه است. بنابراین برجستهترین شکاف کنونی در سیاست جهانی میان دموکراسیها و دیکتاتوریها است.
عدم همراهی «کشورهای جنوب» با قدرتهای غربی علیه «اقتدارگرایی»: چالش چین و روسیه برای نظم بینالمللی مبتنی بر قانون، تنها محور نگرانی دموکراسیهای غربی نیست؛ نحوه واکنش سایر کشورها (با تاکید بر دولتهای جنوب) نسبت به حمله به اکراین و همراهی با سیاستهای تنبیهی غرب علیه روسیه نیز از دیگر مولفههایی است که مورد توجه اساسی آمریکا و قدرتهای اروپایی قرار دارد. به همین دلیل نوع موضعگیری سیاسی کشورهای جنوب در برابر حمله روسیه به اکراین و یا عدم مشارکت در تلاشهای جمعی برای منزوی کردن اقتصادی و دیپلماتیک روسیه، تهیهکنندگان گزارش مونیخ 2023 را به این نتیجه رسانده است که قدرتهای اقتدارگرا در نارضایتی عمیق نسبت به هنجارها و نهادهای حاکم در نظام بینالملل تنها نیستند. این گزاره با چند ملاحظه به شرح ذیل همراه است:
- حامیان وضع موجود نباید گمان کنند که دفاع صرف از وضع موجود برای عقب راندن موثر کنشگران تجدیدنظر طلب اقتدارگرا کافی است؛
- با وجود نارضایتی برخی از کشورهای جنوب (از جمله بازیگران موثری همچون هند یا برزیل) از نظم موجود، این بدین معنا نیست که این دولتها علیه نظم موجود چرخیدهاند؛ به علاوه نارضایتی این کشورها نسبت به عملکرد قدرتها و نظم تحت رهبری غرب به معنای پذیرش نفوذ بیشتر چین و روسیه در نظم بازتعریفشده بینالمللی نیست بلکه مطالبهای در راستای نقشآفرینی بیشتر خود در سیاست جهانی است؛
- سیاستهای نامطلوب (از نظر غرب) برخی از کشورهای جنوب نسبت به روسیه و تحولات اکراین میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. اولا برخی از کشورها نظیر عربستان یا ترکیه بیش از آنکه نسبت به ماهیت نظم بینالملل نگران باشند، از منافع عملگرایانه خود تبعیت میکنند. ثانیا برخی دیگر از کشورها به دنبال مصون ماندن از رقابتهای فزاینده ژئوپولتیک در نظام بینالملل هستند و معتقدند نباید در منازعهای که صرفا جنبه اروپایی دارد، دخالت کنند. ثالثا برخی از کشورها نگرانیهای فوریتری همچون امنیت غذایی دارند و تحت تاثیر پیامدهای منفی ناشی از افزایش قیمت انرژی قرار گرفتهاند.
آثار رقابت بینالمللی بر وضعیت حقوق بشر: یکی از محورهای اصلی در رقابت نظام بینالملل پیرامون موضوع حقوق بشر است. گزارش کنفرانس مونیخ، چین و روسیه را در خط مقدم اقتدارگرایی علیه حقوق بشر و مکانیسمهای محافظ آن تعریف میکند؛ به علاوه به ادعای این گزارش چین به دنبال ایجاد جهانی امن برای اقتدارگرایی است. البته تهدیدات علیه مبانی حقوق بشر فقط محدود به چالشهای منبعث از کنشگران «اقتدارگرا» نیست بلکه ایدههای غیر لیبرال توسط جنبشهای ملیگرا و راست-گرا حتی در جوامع دموکراتیک نیز گسترش یافته است.
آثار رقابت بینالمللی بر نظم هستهای: قدرتهای اقتدارگرای تجدیدنظر طلب برای نظم هستهای و ثبات راهبردی نیز چالش هستند. برای مثال تهدید روسیه به استفاده از سلاح هستهای علیه اکراین یا سرمایهگذاری قابل ملاحظه چین در ظرفیتهای هستهای بدون آنکه شفافیتی وجود داشته باشد
آثار رقابت بینالمللی بر امنیت انرژی: به ادعای گزارش کنفرانس مونیخ، استفاده روسیه از انرژی به عنوان سلاح، اولا باور به اینکه مسکو یک شریک قابل اتکا در حوزه انرژی است را متزلزل کرد و ثانیا وابستگی بیش از اندازه اروپا به سوخت فسیلی روسیه را نشان داد. بدین ترتیب انرژی یکی از حوزههای اصلی نگرانی برای کنفرانس امنیتی مونیخ محسوب میشود. در این میان دو ملاحظه اصلی در این کنفرانس مطرح است:
- تغییر بزرگ در جریان انتقال انرژی که بیش از آنکه از منطق بازار نشات بگیرد، اختلافات ژئوپولتیک را منعکس میکند.
- مسئله گذار به انرژیهای تجدیدپذیر نیز با آسیبپذیریهایی مواجه است. در واقع با توجه به جایگاه مسلط چین در زنجیره عرضه انرژی پاک، اتکا به این کشور در حوزه مذکور یک نگرانی مهم دیگر برای «دموکراسیهای لیبرال» خواهد بود.
آثار رقابت بینالمللی بر حوزه زیر ساختهای بینالمللی: زیر ساختهای جهانی یکی دیگر از حوزههای اصلی در رقابت میان قدرتهای بزرگ نظام بینالملل است؛ به همین دلیل این قدرتها برای تسلط بر زیر ساختهای تجاری، فیزیکی (شامل بنادر، شبکههای برقرسان و حملونقل) و دیجیتال تلاش میکنند. این بدین معنا است که آنها به دنبال نوشتن قوانین بازی در این حوزهها و وابسته کردن دیگران به خود هستند. از یک طرف قوانین بینالمللی سازمان تجارت جهانی در حوزههای مذکور تضعیف شده است، از طرف دیگر یک چشمانداز جدید و جایگزین هنوز وجود دارد. با این وجود «دموکراسیها» و «اقتدارگرایان» برای شکل دادن به این زیر ساختها و قوانین آن رقابت میکنند. در این میان، چین با ابتکار «کمربند و جاده» نقش پیشگامی را در حوزه ایجاد زیرساختها به ویژه در کشورهای در حال توسعه ایفا کرده است.
آثار رقابت بینالمللی بر حوزه همکاریهای توسعهای[1] با کشورهای جنوب: آخرین مولفه مورد بررسی معطوف به همکاریهای توسعهای است. همه قدرتهای نظام بینالملل به نحوی از انحاء از همکاریهای توسعهای برای تامین امنیت فرصتهای اقتصادی، ایجاد ائتلافهای سیاسی و شکل دادن به قوانین نظم بینالملل استفاده میکنند. هرچند این به معنای رویکرد یکسان این کشورها نسبت به همکاریهای توسعهای نیست بلکه حوزه مذکور نیز یکی از ابعاد اصلی دیگر برای رقابت میان آنان است. روسیه و چین رویکرد آمریکا و اروپا نسبت به همکاریهای توسعهای را زیر سوال میبرند؛ به ویژه چین که مدعی است یک الگوی جایگزین برای توسعه ارائه میکند.
این مدل بر مزایای مشترک چین و کشورهای جنوب در همکاری با یکدیگر تاکید میکند. با استناد به گزارهها در گزارش مونیخ 2023 میتوان گفت دموکراسیهای غربی نسبت به موفقیت چین در پیشبرد این روایت که شریک قابل اعتماد برای پاسخ به چالشهای جهانی است، نگران هستند. بنابراین به دموکراسیهای غربی توصیه میکنند تا همکاری خود با کشورهای جنوب مورد بازبینی قرار بدهند و به عنوان شریکی معتبرتر و جذابتر عمل کنند.
[1] Development cooperation