در فوریه 2024 که دومین سالگرد انتشار استراتژی ایندو پاسیفیکی آمریکا بود، نهادهای دولتی آمریکا از جمله وزارت امور خارجه (که این سند را منتشر کرده بود)، وزارت دفاع، و وزارت بازرگانی گزارشهایی را از اقدامات دولت بایدن در راستای رسیدن به اهداف تعیینشده در این سند منتشر کردند. با وجود این اقدامات و ابتکارات، تحلیلگران و نخبگان سیاسی آمریکایی معتقدند دولت آمریکا به دلایل مختلف فاقد استراتژی منسجم و مؤثر در شرق آسیا است و اقدامات غیر مؤثر و غیرکاربردی آن صرفاً در چارچوب مهار یا مقابله با چین در این منطقه است و تاکنون نتوانسته به این اهداف نیز دست پیدا کند.
استراتژی ایندو پاسیفیکی آمریکا در شرق آسیا
آخرین سند منتشر شده از استراتژی آمریکا در شرق آسیا تحت عنوان «استراتژی ایندو پاسیفیک آمریکا» در فوریه 2022 چند هدف و اصل را دنبال میکند.
- باز و آزاد بودن ایندو پاسیفیک؛
- متصل بودن ایندو پاسیفیک؛
- مرفه بودن ایندو پاسیفیک؛
- ایمن بودن ایندو پاسیفیک؛
- انعطافپذیری ایندو پاسیفیک در مقابل تهدیدات فراملی.
استراتژی ایندو پاسیفیک 2 سال پس از انتشار:
بررسی اقدامات و تلاشهای جدی دولت بایدن نشان میدهد تمرکز اقدامات اصلی و تأثیرگذار دولت عمدتاً روی مهار و مقابله با چین و کره شمالی متمرکز است. برای رسیدن به اهداف تعیین شده در این سند آمریکا تحت هدایت بایدن راهبردهای زیر را در طول سه سال گذشته دنبال میکند:
- توسعه مشارکتهای دوجانبه با متحدان منطقهای: این رویکرد به نظر مؤثرترین اقدامی است که دولت بایدن طی دو سال اخیر انجام داد. ژاپن، کره جنوبی، فیلیپین، اندونزی و ویتنام مهمترین کشورهایی بودند که ذیل این رویکرد به آمریکا نزدیکتر شدند. تلاش برای نزدیک کردن کره جنوبی و ژاپن و سپس نشست سهجانبه رهبران این دو کشور با بایدن در کمپ دیوید نقطه اوج این تلاشها بود. البته گسلهایی در روابط امریکا با برخی کشوری منطقه وجود دارد که کارشناسان و تحلیلگران آمریکایی روی آن تأکید میکنند. بهعنوان مثال تایلند که اختلاف نظر جدی با آمریکا در منطقه دارد و دوم نادیده گرفتن کشورهای جنوب آسیا به غیر از هند مهمترین این گسلها در روابط دوجانبه آمریکا با شرق آسیا هستند.
- افزایش فشار مستقیم به چین و کره شمالی: افزایش فشارها به چین و کره شمالی در سه سال گذشته در حوزههای مختلف حقوق بشر، نظامی امنیتی، سیاسی و… با نوسان زیادی همراه بود. در ارتباط با چین از نظر نظامی امنیتی فشار در تنگه تایوان و دریای جنوبی چین، ارسال تجهیزات نظامی به تنگه تایوان و حقوق بشر در سین کیانگ برجسته بود. البته کنترل صادرات فناوریهای صنایع و تجهیزات نیمههادی به چین از اهمیت بالایی برخورد بود. در ارتباط با کره شمالی علاوه بر مسئله حقوق بشر که در شورای امنیت دنبال شد، تحریمهای شدید و جلوگیری از نقض آنها و همکاری نظامی با کره جنوبی برجسته بود.
- ایجاد و تقویت اتحادهای منطقهای و فرا منطقهای: اتحادهای منطقهای و فرا منطقهای در یک دهه گذشته یکی از مهمترین راهبردهای آمریکا برای پیشبرد سیاست خود در شرق آسیا بود. آکوس، کواد، همکاریهای سهجانبه به همراه ژاپن و فیلیپین، همکاریهای سهجانبه به همراه ژاپن و کره جنوبی، همکاری با آسه آن و دعوت و کشاندن پای متحدان اروپایی به منطقه مهمترین اقدامات دولت آمریکا برای ایجاد و تقویت اتحادهای منطقهای و فرا منطقهای بود.
- روابط تجاری و سرمایهگذاری در شرق آسیا: با نگاهی به عملکرد دوساله دولت بایدن برای دستیابی به اهداف تجاری و سرمایهگذاری در منطقه مطابق استراتژی ایندو پاسیفیکی این کشور ابتکارات و اقدامات زیر از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
- میزبانی نشست همکاری اقتصادی آسیا پاسیفیک در سال 2023؛
- ایجاد چارچوب اقتصادی ایندو پاسیفیک؛
- برنامه همکاری با شرکای جی 7 برای ایجاد زیرساختهای باکیفیت؛
- راهاندازی ابتکار آمریکا و تایوان برای تجارت در قرن 21؛
- پیشبرد همکاری در زمینه فناوریهای حیاتی و نوظهور.
- روابط با چین: در ارتباط با چین به غیر بحران بالونهای جاسوسی آرامش نسبی در روابط برقرار بود و حتی در اجلاس اقتصادی آسیا اقیانوسیه در سانفرانسیسکو و دیدار رهبران دو کشور بهبودها قابلتوجه بود و روابط خوبی بین وزرای خارجه، خزانهداری و بازرگانی دو کشور برقرار شد و چشمانداز و برنامهها برای سال 2024 نیز مثبت است.
ارزیابی نخبگان رسانهای و اندیشکده ای از سیاست خارجی آمریکا در شرق آسیا:
با وجود تلاشهای مضاعفی که دولت بایدن در طول سه سال گذشته برای پیشبرد استراتژی این کشور در شرق آسیا انجام داد، نخبگان سیاسی آمریکایی معتقدند این دولت با توجه به اهمیت منطقه برای حفظ برتری آمریکا در جهان و تقویت نظم بینالمللی لیبرال استراتژی منسجم و مؤثری در منطقه ندارد. هرکدام از نخبگان نیز دلایل مختلفی برای عدم موفقیت دولت بایدن در اجرای استراتژی ایندو پاسیفیک آمریکا نام بردند که مهمترین آن ها عبارتند از.
- عدم توازن در توسعه روابط با کشورها منطقه شرق آسیا؛
- نفوذ گسترده اقتصادی چین در منطقه؛
- افزایش تنشها در خاورمیانه و اروپا؛
- حاکمیت ذهنیت جنگ سردی بر استراتژی آمریکا در شرق آسیا.
تحلیل و ارزیابی
آنچه به عنوان ضعف اساس در سیاست خارجی آمریکا در شرق آسیا مطرح میشود تحت تأثیر ذهنیت جنگ سردی است که از سال 2011 تاکنون همواره تقویتشده است. پیشبینی میشود حداقل در یک سال آینده که فرآیند انتخابات آمریکا در پیش است و بحران در اروپا و خاورمیانه ادامه دارد شاهد تغییر چشمگیر در استراتژی کلان آمریکا در شرق آسیا نباشیم. حتی عدهای بر این نظر هستند که با روی کار آمدن ترامپ نیز تغییر در استراتژی آمریکا در این منطقه چشمگیر نخواهد بود.