مکزیک به علت نزدیکی جغرافیایی به ایالات‌متحده همواره تحت سیاست‌های خصمانه و مداخله‌جویانه‌ی این کشور قرار داشته است. به لحاظ تاریخی، مکزیک وابستگی اقتصادی شدیدی به ایالات‌متحده داشته است، امری که در قالب نافتا بسیار تشدید شده بود. دو حزب مطرح این کشور یعنی حزب انقلابی نهادی (PRI) و حزب اقدام ملی (PAN) نیز به‌رغم تفاوت‌های حزبی داخلی همواره رابطه‌ی فاقد تنش با ایالات‌متحده را حفظ کرده‌اند. افزون بر این، با اینکه باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق ایالات‌متحده، بر برقراری روابط مبتنی بر همکاری و مشارکت واقعی تأکید کرد، تغییر چندانی در سیاست‌های ایالات‌متحده نسبت به این کشور ایجاد نکرد؛ بنابراین، واضح است که زمانی‌که دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری ایالات‌متحده رسید به‌طور کاملاً واضح سیاست‌های منفعت‌طلبانه‌ی ایالات‌متحده نسبت به این کشور را ادامه داد. در حال حاضر، اوبرادور، رئیس‌جمهور جدید مکزیک، گفتمان حزبی جدیدی را در تاریخ این کشور عرضه کرده است. البته با اینکه وی به آرمان‌های چپ آمریکای‌لاتین بسیار علاقه نشان داده است و حتی برخلاف برزیل به حمایت از مادورو پرداخته است، در صدد حفظ رابطه‌ای عاری از چالش با ایالات‌متحده است. درمجموع، با توجه به اینکه رابطه‌ی جمهوری اسلامی ایران با مکزیک تاکنون عمدتاً بر مبادلات فرهنگی متمرکز بوده است، به نظر می‌رسد ریاست‌جمهوری اوبرادور فرصت مناسبی را برای ارتقای روابط هدفمند اقتصادی فراهم آورد.

رابطۀ دوجانبۀ مکزیک و ایالات‌متحده به‌طور رسمی پس از استقلال مکزیک از اسپانیا در سال ۱۸۱۰ آغاز شد، هرچند که رابطۀ بین مردمان ساکن در این سرزمین‌های متعلق به این کشورها به پیش‌ازاین تاریخ بازمی‌گردد. این نزدیکی جغرافیایی پس از سال ۱۸۱۰ آغازگر مشاجرات ارضی متعددی بود که با گذر زمان زمینۀ تصاحب بخش عظیمی از خاک مکزیک توسط ایالات‌متحده را فراهم آورد. پس از انقلاب مکزیک در سال ۱۹۱۰، آشوب‌های سیاسی در مکزیک و رونق اقتصادی موجود در مناطق مرزی موجب مهاجرت‌های عظیم از مکزیک به ایالات‌متحده شد؛ بنابراین موج‌های عظیم مهاجرتی به‌تدریج موجب وابستگی اقتصادی شدید مکزیک به ایالات‌متحده شدند، امری که با امضای قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی (نافتا) در سال ۱۹۹۴ به اوج رسید و هم موجب مشکلات سیاسی و فرهنگی بسیار برای مکزیک شدند؛ بنابراین رابطۀ بین ایالات‌متحده و مکزیک از ابتدا آکنده از چالش‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی متعددی بوده است که در حال حاضر نیز ادامه دارند. 

  • ایالات‌متحده و مکزیک پیش از ترامپ

۱۸۱۰: شورش هیدالگو یا تلاش‌های میگل ایدالگو ای کوستییا[۱] برای استقلال از اسپانیا؛ درگیری ایالات‌متحده و اسپانیا در منازعات مرزی؛ پیمان آدامز-انیس[۲] و تصاحب فلوریدا و واگذاری کالیفرنیا، نیومکزیکو، تگزاس، آریزونا، نوادا و یوتای جدید به اسپانیا.

۱۸۲۱: استقلال مکزیک بر اساس معاهدۀ کوردوبا.

۱۸۳۶: استقلال تگزاس از مکزیک؛ آغاز مشاجرات بر سر مهاجرت؛ ممانعت مکزیک از مهاجرت اهالی ایالات‌متحده به تگزاس برای مقابله با گسترش ساکنان انگلیسی-زبان؛ اجرای قانون لغو برده‌داری و اجرای تعرفه‌های گمرکی؛ دستگیری سانتا آنا[۳] و امضای پیمان استقلال تگزاس در سال ۱۸۳۶؛ پیوستن تگزاس به ایالات‌متحده به‌عنوان یک ایالت مجاز به برده‌داری در سال ۱۸۴۵ و قطع روابط دیپلماتیک بین مکزیک و ایالات‌متحده.

۱۸۴۶: جنگ مکزیک-آمریکا: پیشنهاد رئیس‌جمهور جیمز پولک مبنی بر خرید کالیفرنیا و نیومکزیکو از مکزیک و قرار دادن رودخانۀ ریوگرانده به‌عنوان مرز بین دو کشور؛ مخالفت مکزیک با پیشنهاد پولک و ارسال نیروهای نظامی توسط پولک به منطقۀ ریوگرانده و آغاز یک نبرد عظیم بین مکزیک و ایالات‌متحده.

۱۸۴۸: پیمان گوادالوپه-هیدالگو[۴]؛ پس از تسخیر مکزیکوسیتی، موافقت مکزیک با واگذاری آریزونا، کالیفرنیا و نیومکزیکوی کنونی و بخش‌هایی از کلرادو و نوادا به ایالات‌متحده. تبدیل‌شدن بسیاری از شهروندان مکزیکی به شهروندان ایالات‌متحده و تصاحب زمین‌های آنان از طریق فریبکاری یا زور؛ تب طلای کالیفرنیا و تسخیر زمین‌های مکزیکی‌ها توسط جویندگان طلا.

۱۸۵۳: خرید گادسدن[۵]؛ خرید سی هزار مایل زمین در راستای درۀ مسییا که از کالیفرنیا تا ال‌پاسو کشیده می‌شود؛ اختصاص این زمین به احداث راه‌آهن تا اقیانوس آرام؛ آغاز دوبارۀ منازعات مرزی و تعیین آخرین حدود مرزی بین دو کشور.

۱۸۶۲: حملۀ اروپاییان به مکزیک؛ حملۀ مشترک بریتانیا-فرانسه-اسپانیا به مکزیک برای دریافت بدهی‌های خود؛ کنار کشیدن بریتانیا و اسپانیا پس از توافق با مکزیک و تداوم حملات فرانسه به علت تلاش ناپلئون سوم برای ممانعت از گسترش نفوذ ایالات‌متحده و تسخیر مکزیک؛ عقب‌نشینی فرانسه در سال ۱۸۶۷ پس از فشار مداوم واشنگتن.

۱۹۱۰-۱۸۸۲: استخدام مکزیکی‌ها برای پروژۀ راه‌آهن ایالات‌متحده؛ تصویب قانون خارج کردن چینی‌ها[۶] و استخدام مکزیکی‌ها در پروژۀ راه‌آهن به علت کمبود کارگر؛ تأسیس ایستگاه‌های بازرسی به‌عنوان دروازه‌های ورود به ایالات‌متحده در مرز جنوبی؛ برقراری اولین گشت مرزی در سال ۱۹۰۴ برای ممانعت از ورود آسیایی‌ها به ایالات‌متحده از طریق مکزیک؛ تا اوایل دهۀ ۱۹۰۰، بیش از شانزده هزار کارگر مکزیکی، معادل ۶۰ درصد، شاغل در پروژۀ راه‌آهن.

۱۹۱۰: انقلاب مکزیک؛ جنبش‌های امیلیانو زاپاتا[۷] در جنوب و فرانسیسکو پانچو بی‌یا[۸] در شمال؛ سرنگونی پورفیریو دیاس[۹] در سال ۱۹۱۱؛ کسب قدرت توسط فرانسیسکو مادرو[۱۰]؛ مهاجرت عظیم ۸۹۰۰۰۰ مکزیکی به ایالات‌متحده بین سال‌های ۱۹۱۰ و ۱۹۲۰ (هرچند بسیاری از آن‌ها درنهایت به مکزیک بازگشتند).

۱۹۱۴: مسئلۀ تامپیکو[۱۱]، قتل مادرو در یک کودتا توسط ژنرال ویکتوریانو اوئرتا[۱۲]؛ قتل نه سرباز آمریکایی توسط اوئرتا به علت ورود به تامپیکو؛ ارسال سربازان ایالات‌متحده به وراکروز توسط وودرو ویلسون به‌رغم عذرخواهی اوئرتا؛ شعله‌ور شدن آتش نفرت از ایالات‌متحده.

۱۹۱۶: تعقیب پانچو بی‌یا؛ حملۀ پانچو بی‌یا به کلمبوس، نیومکزیکو و قتل هفده آمریکایی (اولین حملۀ مکزیک به ایالات‌متحده پس از سال ۱۸۱۲)؛ خشم ویلسون و ارسال ده هزار سرباز آمریکایی به مکزیک برای جستجوی بی‌یا؛ شکست در یافتن بی‌یا اما استقرار نظامی ایالات‌متحده در مکزیک و تداوم آسیب‌ها به مکزیک.

۱۹۱۷: قانون اساسی جدید مکزیک در سال ۱۹۱۷ و تأسیس حزب انقلابی نهادی (PRI) در سال ۱۹۲۹، حزبی که طی هفتادسال بعدی بر مکزیک چیره بود؛ تلگرام زیرمن در سال ۱۹۱۷، تلگرامی که با آغاز جنگ جهانی اول و باهدف بازپس‌گیری زمین‌های ازدست‌رفتۀ مکزیک در سال ۱۸۴۶ از سوی آلمان به مکزیک ارسال شد و موجب اعلام جنگ ایالات‌متحده علیه آلمان شد.

۱۹۲۱-۱۹۲۹: مهاجرت و قاچاق؛ قانون سهمیۀ اضطراری[۱۳] در سال ۱۹۲۱ و ۱۹۲۴ برای ممانعت از ورود مهاجران جنوب و شرق اروپا و شرق و جنوب آسیا به‌استثنای مکزیک؛ ایجاد گشت‌های مرزی و تأسیس پایگاه‌مرزی برای پذیرش مهاجران مکزیکی که طبق آمار سال ۱۹۳۰، تعداد آن‌ها به ششصد هزار نفر می‌رسید.

۱۹۲۹-۱۹۳۹: مهاجرت ده‌ها هزار کارگر غرب میانه به کالیفرنیا در جستجوی کار و نگاه رقابتی ایالات‌متحده به کارگران مکزیکی

۱۹۳۳: سیاست همسایۀ خوب روزولت ظاهراً در تلاش برای عدم اشاعۀ تسلیحات در آمریکای‌جنوبی و برقراری صلح بین کشورهای قارۀ آمریکا

۱۹۳۸-۱۹۴۴: نفت و سیاست؛ معاهدۀ بوکارلی[۱۴] در سال ۱۹۲۳ و احترام به حقوق شرکت‌های نفتی آمریکایی در مکزیک؛ در سال ۱۹۳۸، ملی‌سازی صنعت نفت مکزیک توسط لازارو کاردناس؛ جنگ جهانی دوم و اعلام جنگ مکزیک علیه قدرت‌های محور؛ حمله به پرل هاربر و کمک شرکت‌های نیروی هوایی مکزیک به ایالات‌متحده؛ پرداخت ۲۴ میلیون دلار به‌علاوۀ بهره از سوی مکزیک به شرکت‌های نفتی ایالات‌متحده در سال ۱۹۴۴٫

۱۹۴۲: آغاز طرح براسرو[۱۵] برای جبران کمبود کارگران در صنایع کشاورزی و ساخت‌وساز ایالات‌مکزیک توسط کارگران مکزیکی در شرایط کارگری اسفناک؛ پایان این طرح در سال ۱۹۶۴ بود اما الگوی مهاجرت متداوم و غیرقانونی به ایالات‌متحده توسط این برنامه تثبیت شد.

۱۹۴۷: دیدار رئیس‌جمهور ترومن از مکزیکوسیتی به‌عنوان اولین دیدار رئیس‌جمهور ایالات‌متحده از مکزیکوسیتی و اندکی بعد امضای ﻣﻌﺎﻫﺪۀ ﺑﯿﻦ آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﮐﻤﮏ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ[۱۶] یا معاهدۀ ریو بین ایالات‌متحده و بیست‌ویک کشور دیگر آمریکای‌لاتین (در سال ۲۰۰۱۲، مکزیک در اعتراض به حملۀ ایالات‌متحده به عراق از این معاهده خارج شد).

۱۹۵۷: عملیات وت‌بک[۱۷]: طرح بازگرداندن مهاجران مکزیکی توسط خدمات مهاجرت و طبیعی‌شدن (INS)[18] ایالات‌متحده (به‌رغم ادعای INS مبنی بر دستگیری ۱٫۳ میلیون نفر، تخمین زده می‌شود که حدود پنجاه‌هزار نفر دستگیر شدند)

۱۹۶۷: پیدایش ماکیلادورها[۱۹]؛ پایان طرح براسرو و تلاش دولت مکزیک برای ایجاد شرایط شغلی برای کارگران ارزان خود از طریق ایجاد ماکیلادورها برای مونتاژ محصولات ایالات‌متحده و تأمین بازار آن (تا سال ۱۹۹۲، نیم میلیون مکزیکی شاغل در ماکیلادورها، حدود ۱۹ میلیارد دلار صادرات به ایالات‌متحده را انجام می‌دادند).

۱۹۶۸: قتل‌عام تلاتلولکو؛ نقش ایالات‌متحده در رشدِ ۳ تا ۴ درصدیِ تولید ناخالص داخلی مکزیک و همچنین توزیع نابرابر ثروت در این کشور؛ اعتراض دانشجویان و آتش‌گشودن نیروهای امنیتیِ مکزیک به روی آنان در میدان تلاتلولکو و قتل دو یا سه هزار نفر.

۱۹۶۹: آغاز جنگ علیه موادمخدر[۲۰] توسط رئیس‌جمهور نیکسون و عملیات خشونت‌آمیز در مرز ایالات‌متحده و مکزیک؛ در ابتدا همکاری دوجانبه اما پیرو ایجاد ادارۀ مبارزه با موادمخدر ایالات‌متحده در سال ۱۹۷۳ و سپس قتل دو عامل این اداره در سال ۱۹۸۳، درنتیجه خشم ایالات‌متحده و اتخاذ راهبرد یک‌جانبه برای مقابله با موادمخدر.

۱۹۷۶: کشف ذخائر نفتی در مکزیک؛ میدان نفتی کانتارل و تولید یک‌میلیون بشکه در روز در سال ۱۹۸۱؛ استقراض حجم عظیمی از کمک مادی توسط رئیس‌جمهور پورتی‌یو و عظیم‌ترین بدهی خارجی مکزیک؛ گسترش روزافزون مهاجران غیرقانونی و اقدامات مختلف و شدیدِ رئیس‌جمهور کارتر برای مقابله با آن‌ها.

۱۹۸۲: بحران اقتصادی مکزیک به علت کاهش قیمت نفت و تورم فزاینده؛ قانون کنترل و اصلاح مهاجرت[۲۱] در ۱۹۸۶ و تحریم آن دسته از کارفرمایان آمریکایی که به اشتغال کارگران مکزیکی می‌پردازند؛ عفو ۲٫۷ میلیون کارگر غیرقانونی؛ کاهش موقتی مهاجران اما افزایش دوباره در دهۀ ۱۹۹۰٫

۱۹۸۶-۱۹۹۴: گشایش اقتصادی و خصوصی‌سازی؛ ورود مکزیک به موافقت‌نامۀ عمومی تعرفه و تجارت (گات)؛ ریاست‌جمهوری کارلوس سالیناس در سال ۱۹۸۸ و اتخاذ سیاست‌های اصلاحی در راستای بازار آزاد؛ مسیرشدن شرایط برای نافتا.

۱۹۹۴: امضای نافتا (موافقت‌نامه تجارت آزاد آمریکای شمالی) بین ایالات‌متحده، مکزیک و کانادا که به‌موجب آن تعرفه‌های تجاری بین طرفین رفع شد و رابطۀ مکزیک با ایالات‌متحده در مسائلی چون آموزش نظامی، مسائل زیست‌محیطی، همکاری بین-بانکی و حکومت قانون بیش‌ازپیش نهادی شد؛ شورش ارتش آزادسازی ملی زاپاتیست[۲۲] (EZLN) علیه دولت مکزیک و نافتا که سند وابستگی بی‌چون‌وچرای اقتصاد مکزیک به ایالات‌متحده بود؛ افزایش روزافزون مهاجران غیرقانونی و به‌تبع آن افزایش بودجۀ INS و همچنین تعیین مجازات زندان برای مهاجران غیرقانونی.

۱۹۹۸: همکاری کلینتون رئیس‌جمهور ایالات‌متحده با مکزیک علیه قاچاق موادمخدر؛ تلاش رئیس‌جمهور زِدیلو برای بازگرداندن مهاجران، کاهش ارزش یزو و کاهش قیمت نفت.

۲۰۰۰: ریاست جمهوری بیسنته فوکس متعلق به حزب PAN و تمایل وی برای برقراری رابطۀ نزدیک با ایالات‌متحده؛ وقوع حملات یازده سپتامبر و کاهش توجه ایالات‌متحده به مسائل مکزیک.

۲۰۰۴: افزایش تمهیدات مرزی ایالات‌متحده در مرز مکزیک پس از حملات ۱۱ سپتامبر؛ نداوم مهاجرت‌های غیرقانونی و مسائل مربوط به آنان.

۲۰۰۶: ریاست جمهوری فلیچه کالدرون از حزب PAN در تقابل با آندرس مانوئل لوپز اوبرادور

۲۰۰۹-۲۰۰۷: آغاز طرح ابتکاری مریدا[۲۳] علیه قاچاق موادمخدرو کمک ۴۰۰ میلیون دلاری ایالات‌متحده به مکزیک؛ عدم موفقیت این طرح و معرفی قاچاقچیان موادمخدر به‌عنوان بزرگ‌ترین خطر برای ایالات‌متحده توسط گزارش قوۀ قضائیۀ ایالات‌متحده در سال ۲۰۰۸٫

۲۰۱۰: سفر هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجۀ پیشین ایالات‌متحده به مکزیک پس از قتل سه نفر از اعضای کنسولگری ایالات‌متحده.

حاصل این تاریخ مشترک این است که درهرحال حاضر، مکزیک به لحاظ فرهنگی تحت نفوذ ارزش‌های آمریکایی است که همواره جمعیت بیشتری را در جستجوی زندگی بهتر به ایالات‌متحده سوق می‌دهد. این افراد که به دنبال تأمین معاش و کار و فراهم آوردن زندگی بهتری هستند که ایالات‌متحده از آن سخن می‌گوید، همان موج‌های عظیم مهاجرتی را تشکیل می‌دهند که رؤسای جمهور مختلف ایالات‌متحده همواره در قالب احزاب گوناگون سیاست‌های گسترده‌ای را برای مدیریت، کاهش یا ممانعت از آنان اتخاذ کرده‌اند. به لحاظ اقتصادی، اقتصاد مکزیک از همان ابتدا برای رونق و شکوفایی خویش به مکزیک وابسته بود. استفاده از کارگران ارزان مکزیکی از زمان ساخت راه‌آهن در قرن نوزدهم، بنای این وابستگی را بنیان نهاد به‌گونه‌ای که در حال حاضر حیات اقتصادی مکزیک به تجارت با ایالات‌متحده وابسته است. به لحاظ سیاسی، به‌رغم وجود احزاب گوناگون، دو حزب برجستۀ این کشور یعنی PRI و PAN همواره پیرو سیاست‌های ایالات‌متحده بوده‌اند و تا زمان ریاست‌جمهوری ترامپ، سیاست‌های مکزیک همواره نرمش و انعطاف زیادی در قبال رویکردهای ایالات‌متحده داشت.

  • ایالات‌متحده و مکزیک در دوران ترامپ

در خصوص اقدامات ترامپ در قبال مکزیک باید گفت که ترامپ از آغاز رقابت‌های انتخاباتی خود همواره سیاست‌های خود در قبال مکزیک را بر محور سیاست‌های اقتصادی و مهاجرتیقرار داد، بی‌آنکه توجه چندانی به ابعاد سیاسی اقدامات خود داشته باشد. سیاست‌های اقتصادی ترامپ عمدتاً معطوف به کاهش روابط اقتصادی ایالات‌متحده با این کشور بود، چراکه ازنظر وی کارگران مکزیکی و آن دسته از شرکت‌های آمریکایی که در قالب ماکیلادورها به استخدام این کارگران درون مکزیک مشغول هستند، از دلایل اصلی بیکاری در ایالات‌متحده هستند. در این راستا، سیاست‌های مهاجرتی وی به اخراج مکزیکی‌ها از ایالات‌متحده و ساخت دیوار مرزی معطوف شدند. ترامپ در اولین گام درصدد انحلال نافتا برآمد، اما پس از مدتی دوباره نافتا را با حفظ ساختارهای قبلی و به‌روزرسانی اندک برای مثال فقط درزمینۀ مالکیت فکری، قواعد مبدأ و اقدامات بهداشتی و بهداشت گیاهی با نام موافقت‌نامۀ ایالات‌متحده-مکزیک-کانادا (USMCA) به‌روزرسانی کرد.

اما نکتۀ جالب‌توجه اینکه ترامپ باوجوداینکه نوآوری چندانی در بازنگری در سیاست‌های اقتصادی ایالات‌متحده نسبت به مکزیک نداشت، همچنان بر سیاست‌های مهاجرتی خویش تأکید می‌کند. هم‌اکنون، ساخت دیوار حائل بین مرز دو کشور به دغدغۀ اصلی وی تبدیل‌شده است. در خصوص دیوار حائل باید این نکته را مدنظر قرار داد که ممانعت از ورود مهاجران غیرقانونی از مرز جنوبی ایالات‌متحده به سال‌های پایانیِ قرن نوزدهم و دهه‌های آغازین قرن بیستم بازمی‌گردد. این ممانعت ابتدا در قالب گشت‌های مرزی برقرار بود و در مورد مهاجران غیر-مکزیکی به کار گرفته می‌شد، اما با افزایش مهاجران آمریکای‌لاتینی به‌مرورزمان در مورد مهاجران مکزیکی نیز به کار گرفته شد. در این راستا، ساخت مانع مرزی بین ایالات‌متحده و مکزیک برای مقابله با مهاجران غیرقانونی در دوران ریاست‌جمهوری بیل کلینتون در سال ۱۹۹۴ آغاز شد و پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، به‌ویژه با قانون حصار امن سال ۲۰۰۶ تشدید شد. در حال حاضر، موضع خصمانۀ ترامپ در قبال مهاجران آمریکای‌لاتینی و تشدید موج‌های عظیم مهاجران خصوصاً در نمونۀ کاروان‌های مهاجران آمریکای‌مرکزی به ایالات‌متحده، موجب شد که ترامپ با جدیت بسیار برای ساخت دیوار مرزی بین ایالات‌متحده و مکزیک وارد عمل شود؛ اما قبل از هر کاری لازم بود که وی بودجۀ لازم برای انجام این کار را کسب کند. در این راستا، به علت عدم توانایی وی در قانع کردن کنگره و دموکرات‌هایی چون نانسی پلوسی، چارلز شومر و خاویر بسرا مبنی بر وجوب اقدام در این زمینه، دولت وی با طولانی‌ترین تعطیلی دولت در تاریخ ایالات‌متحده مواجه شد و ترامپ همچنان درگیر مسائل مربوط به کسب بودجۀ لازم برای تحقق اهداف خود است.

واضح است که سیاست‌های ضد-مکزیکی ترامپ در ابتدا با نارضایتی شدید مکزیکی‌ها همراه بود و مطابق با نظرسنجی‌ها هشتادوهشت درصد مکزیکی‌ها نظر خوبی نسبت به ترامپ نداشتند؛ اما یکی از وقایع مهم اخیر مکزیک طی ماه‌های گذشته، به قدرت رسیدن یک رئیس‌جمهور از حزب دموکراتیک انقلابی با گرایشات چپ به نام لوئیز مانوئل اوبرادور بود که هیچ تمایلی به حفظ شیوه‌های سابق ریاست‌جمهری در مکزیک نداشت. هرچند اوبرادور در صدد است که رابطه‌ای عادی با واشنگتن را حفظ نماید از اتخاذ تصمیمات مغایر با منافع ایالات‌متحده نیز ابایی ندارد. برای مثال، در هفته‌های اخیر اوبرادور برخلاف خواسته‌های واشنگتن و گروه لیما، به حمایت از مادورو پرداخته است و در کنار سایر دولت‌های چپ‌گرای آمریکی‌لاتین به مذاکره بر سر مکانیسم مونته‌ویدئو نشسته است تا به‌نوعی موضع مخالف مکزیک با سیاست‌های مداخله‌جویانه و جنگ سردی ایالات‌متحده را اعلام کند.

  • ایران و مکزیک

رابطۀ ایران و مکزیک از سال ۱۸۹۹ (۱۲۷۸ شمسی) آغاز شد، زمانی‌که اسحاق خان مفخم‌الدوله، نخستین نمایندۀ دولت ایران در ایالات‌متحده، به کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی ازجمله مکزیک نیز سفر نمود. در ماه مه سال ۱۹۰۳ (۱۲۸۲ شمسی) یک پیمان دوستی بین ایران و مکزیک به امضا رسید و در ماه آگوست همان سال، دن سباستیان دمیر به‌عنوان سفیر ویژۀ مکزیک در ایران معرفی شد. این پیمان در سال ۱۹۲۸ به دلایل فنی لغو شد؛ اما در سال ۱۹۳۷ پیمان جدیدی بین دو کشور به امضا رسید و روابط دیپلماتیک رسمی بین دو کشور با تأسیس سفارت مکزیک در تهران در سال ۱۹۶۴ آغاز گشت. در سال ۱۹۷۵ رضاشاه پهلوی با دیدار با لوئیس اچه‌بریا، رئیس‌جمهور مکزیک، اولین دیدار مقام رسمی ایرانی از این کشور را رقم زد. روابط دیپلماتیک بین ایران و مکزیک تا زمان انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ ادامه داشتند تا اینکه با وقوع انقلاب مکزیک و اشغال سفارت آمریکا در ایران، مکزیک سفارت خود در تهران را تعطیل کرد و روابط دو کشور به سطح کاردار تقلیل یافت، درواقع تبعیت مکزیک از سیاست‌های ایالات‌متحده روابط آن با ایران را تحت‌الشعاع قرار داد؛ اما در سال ۱۹۹۰ مکزیک سفیر خود در ایران را منصوب و سپس در سال ۱۹۹۲، سفارت خود در تهران را بازگشایی کرد. از این تاریخ به بعد روابط جمهوری اسلامی ایران و مکزیک بار دیگر آغاز شد، اما با توجه به تسلط جریان‌های راست‌گرا و موافق ایالات‌متحده در این کشور، این رابطه همواره متأثر از سیاست‌های ایالات‌متحده بود. بدین‌ترتیب، حتی در هنگام اوج گرایشات چپ در آمریکای‌لاتین، رابطۀ بین ایران و مکزیک صرفاً به مسائل فرهنگی و فعالیت‌هایی چون برگزاری مراسم‌های فرهنگی در دانشگاه‌ها یا امور ترجمه محدود می‌شود؛ بنابراین، به نظر می‌رسد که ریاست‌جمهوری اوبرادور و مواضع مستقل وی نسبت به سیاست‌های مداخله‌جویانه‌ی ترامپ می‌تواند فرصت مناسبی برای بهبود و گسترش روابط بین جمهوری اسلامی ایران و مکزیک حتی در حوزه‌های تجاری و اقتصادی به شمار آید.

دپارتمان امریکا / اسفند ۱۳۹۷

[۱] Miguel Hidalgo y Costilla

[۲] Adams-Onis Treaty

[۳] Santa Anna

[۴] Treaty of Guadalupe-Hidalgo

[۵] The Gadsden Purchase

[۶] Chinese Exclusion Act of 1882

[۷] Emiliano Zapata

[۸] Francisco “Pancho” Villa

[۹] Porfirio Diaz

[۱۰] Francisco Madero

[۱۱] Tampico

[۱۲] General Victoriano Huerta

[۱۳] Immigration Act

[۱۴] Bucareli Treaty

[۱۵] Bracero Program

[۱۶] Inter-American Treaty of Reciprocal Assistance

[۱۷] Operation Wetback

[۱۸] Immigration and Naturalization Service (INS)

[۱۹] Maquiladoras

[۲۰] War on Drug

[۲۱] Immigration Reform and Control Act

[۲۲] Zapatista Army of National Liberation

[۲۳] Merida Initiative

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *