مقدمه
جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در آستانۀ نخستین سفر خود به منطقۀ قفقاز جنوبی عنوان کرد که تمرکز این سفر امنیت منطقهای است که خود حاکی از ایفای نقش مهم ایران و روسیه در این منطقه میباشد. با توجه به شروع تحریمهای ایران، چندان دور از ذهن نبود که بیشترین تمرکز بر جلب همکاری کشورهای این منطقه در انزوای ایران قرار گرفته باشد. مطلبی که وی شخصاً در اولین مصاحبهها بر آن صحه گذاشت. این در حالی است که تهران با اتخاذ سیاستهای عملگرایانه همواره نقش مثبتی در تأمین امنیت این منطقه، با کوهی از مناقشات سرد حلنشده، ایفا کرده است. گزارش حاضر از این منظر به سفر یادشده میپردازد که ایالاتمتحده بهمنظور دستیابی به یک اجماع منطقهای چه پیشنهاد ویژه و یا ابتکارعمل بر حلوفصل مناقشات موجود ارائه میدهد. آنهم در شرایطی که آمریکا حداقل حضور در این منطقه را داشته و بهجز مسکو در هیچیک از پایتختهای کشورهای یادشده سفیر دائم ندارد.
سفر به مسکو
سفر جان بولتون مشاور امنیت ملی ایالاتمتحده به مسکو تا حد زیادی تحتالشعاع خروج غافلگیرکنندۀ ترامپ از پیمان منع استفاده از موشکهای کوتاه برد (INF) در عین دعوت از رئیسجمهور فدراسیون روسیه برای سفر به واشنگتن قرار گرفت که تبیین این دو امر متناقض از عمده وظایف جان بولتون در سفر به مسکو در ملاقات با همتای روس خود نیکلای پاتروشف، وزیر امورخارجه، سرگی لاوروف و ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه بود.
در خصوص خروج یکجانبۀ ایالاتمتحده از پیمان INF که برای مدت سه دهه موشکهای هستهای را از اروپا دور نگه داشته بود، آنهم بدون مشورت با متحدان اروپایی و یا کنگرۀ آمریکا طوفانی از تحلیلها و اظهار نظرات گوناگون را در فضای سیاسی و اندیشهای جهان به راه انداخت که اکثراً حول دو تحلیل عمده میگردد. دسته نخست تحلیلها مبتنی بر به راه افتادن موج جدیدی از رقابتهای تسلیحاتی با دامنهای بهمراتب وسیعتر از جنگ سرد میباشد که حتی ممکن است ادامۀ پیمان استارت را با چالش مواجه گرداند. درحالیکه بلوکبندی دوقطبی و رویارویی ایدئولوژیکی که مددگر این تقابلات باشد دیگر وجود نداشته و باوجود ناخرسندی قدرتهای اروپایی و حضور چین قدرتمند و مسلح به تسلیحات روسی، صفآرایی جدید در شرایطی کاملاً متفاوت از قبل شکل خواهد گرفت. در دیدگاهی دیگر وجود تسلیحات هوایی و دریایی ایالاتمتحده مشتمل بر سیستمهای هستهای و متعارف مجاز بر اساس معاهدۀ INF که بازدارندگی وسیعی در مقابل کرۀ شمالی و چین ایجاد میکند، ایالاتمتحده نیازی به نصب موشکهای میان برد نداشته و در حقیقت این اقدام عجولانه در حکم هدیهای به کرملین میباشد که همواره نسبت به عدم پایبندی آمریکا معترض بوده است.
هرچند هدف عمده سفر مشاور امنیت کاخ سفید بنا بر اظهارات و مصاحبههای بولتون با رسانهها، منزوی کردن و اعمال فشار بیشتر بر ایران بهمنظور تغییر در رفتارهای منطقهای و جهانی کشورمان عنوان شد. جلب نظر مقامات کرملین باوجود چشمانداز مبهم حاکم بر روابط حال حاضر روسیه و آمریکا منوط به توافق بر سر حداقل یکی از موارد بسیار متعددی است که هنوز آغاز نشده با خروج آمریکا از پیمان منع استفاده از موشکهای میان برد پیچیدهتر نیز شده است. مضاف بر اینکه دولت ترامپ با توجه به شکاف موجود در عرصۀ سیاست داخلی این کشور و حساسیتهای موجود به دلیل پروندۀ راشاگیت در فضای سیاسی آمریکا قادر به انجام هیچ معاملهای با روسیه -بهمانند دولتهای قبل- با کارت ایران نیست.
سفر به آذربایجان
سفر دوم آبان بولتون به جمهوری آذربایجان در حالی انجام گرفت که این بالاترین سطح سفر یک مقام رسمی دولت ترامپ به منطقه قفقاز میباشد و دولت آمریکا اغلب این منطقه را نادیده انگاشته است. کری کاوانا از سفرای بازنشستۀ آمریکا در قفقاز در مصاحبه با یک سایت خبری ارمنستان گفت: ترامپ در سازمان ملل خواستار یک اجماع بینالمللی برای مقابله با اقدامات ایران شد؛ اما تلاشهای وی اغلب موفقیتآمیز نبوده است. اکنون بولتون تلاش میکند تا حمایت مسکو و قفقاز را برای مقابله بانفوذ ایران جلب کند. این در حالی است که ایران طی سالیان گذشته روابط عملگرایانه و حسنهای با تمام این کشورها داشته است. علیرغم اینکه باکو بسیار مایل به مشارکت بیشتر ایالاتمتحده بهعنوان رئیس گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا در حل مناقشه ناگورنو- قرهباغ با ارمنستان میباشد، بههیچوجه مایل به درخطر انداختن روابط دوجانبۀ خود با تهران نیست. بهویژه که بهسختی میتوان در این شرایط انتظار ابتکار عملی از جانب آمریکا (بهجز فروش تسلیحات گرانقیمت) در حل بحران یاد شده داشت[۳]. علاوه بر آن نمیتوان تعاملات میان آذربایجان و ایران را در حوزههای انرژی نادیده گرفت. ایران دارای ۱۰ درصد از سهام شاه دنیز، میدان اصلی تأمین گاز آذربایجان میباشد که توسط کنسرسیومی به رهبری BP غول نفتی بریتانیا برای انتقال گاز به اروپا در دست توسعه و بهرهبرداری است. همچنین در فروردینماه گذشته توافقنامۀ توسعۀ تعدادی از میادین نفت و گاز مشترک در دریای خزر به امضاء طرفین رسید که با توجه به معافیت وزارت خزانهداری آمریکا بر خطوط انتقال گاز با مشارکت ایران از آذربایجان، ترکیه به اروپا در عمل هر نوع تلاش در خصوص توقف چنین سرمایهگذاریهایی بسیار بعید میباشد.
سفر به ارمنستان
سفر بولتون به ارمنستان در سوم آبان چالشیترین بخش سفر وی به منطقۀ قفقاز بود که حواشی فراتر از سفر یک مقام رسمی دولتی به یک کشور خارجی در پی داشت. اظهارات مداخلهجویانه و مکرر مشاور امنیت ملی کاخ سفید در ایروان موجب رنجش مقامات کشور میزبان گردید. ارمنستان به دلیل مناقشۀ موجود با آذربایجان از جانب مرزهای شرق و غرب خود با آذربایجان و ترکیه محصور بوده و مرزهای جنوبی با ایران در کنار اتحاد با روسیه در حکم یک محور اتکا میباشد. راهحل ارائهشده توسط بولتون حل سریع مناقشه برای بازگشایی مرزها با آذربایجان و به دنبال آن منزوی کردن ایران بود. همچنین در این سفر بولتون ابایی نداشت که چرخش کامل سیاست ایالاتمتحده در قبال منع فروش سلاح در منطقۀ قفقاز را به نمایش گذاشته و از مزیت کیفیت برتر تسلیحات آمریکایی سخن بگوید، آنهم در شرایطی که تنها آذربایجان بهواسطۀ منابع مالی بیشتری که در اختیار دارد ممکن است خریدار این تسلیحات باشد نه ارمنستان که بهتازگی یک انقلاب را پشت سر گذاشته است. در واکنش به این اظهارات، پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان، پس از برگزاری دیدار با بولتون در یک کنفرانس خبری صراحتاً اعلام کرد مجبور به پذیرش منطق ویژۀ مقامات آمریکا در حل بحران قرهباغ نیست که بدون نظرخواهی از وی مطرح شده است! همچنین جان بولتون در کنفرانس خبری در قبال ارسال تیمی کوچک از ارمنستان به سوریه برای انجام عملیات مینزدایی واکنش نشان داد و اعلام داشت: دخالت نظامی برای هر کشور دیگری در سوریه در حال حاضر اشتباه است. رودررو شدن با هریک از کشورهای درگیر در بحران سوریه میتواند اشتباه بزرگی باشد. علاوه بر آن وی اظهارات مداخلهجویانهای در خصوص روابط تاریخی ارمنستان با روسیه بر زبان راند که واکنش وزارت خارجۀ روسیه و برخی سیاستمداران باسابقۀ کشور ارمنستان را به دنبال داشت.
واردات گاز ارمنستان از ایران عامل دیگری در شکست بولتون در دستیابی به اهداف سفر بود. با توجه به اینکه نیروگاه هستهای متسامور تنها قادر به برطرف کردن ۴۰ درصد از انرژی موردنیاز این کشور است، ارمنستان ناچار از واردات گاز از ایران و از روسیه (از طریق گرجستان) میباشد. قطع واردات گاز از ایران وابستگی بیشتر به روسیه را در پی خواهد داشت که در تضاد باسیاستهای دهههای گذشتۀ آمریکا برای استقلال ارمنستان از روسیه است.
سفر به گرجستان
سفر چهارم آبان بولتون به گرجستان را میتوان در چارچوب یک سفر رسمی ارزیابی کرد که حول محور چشمانداز توسعۀ بیشتر روابط دوجانبه، چالشهای موجود در منطقه برگزار شد. در این بخش از سفر، جان بولتون با خواستههای صریح مقامات گرجستانی اعم از انجام تجارت آزاد با ایالاتمتحده در چارچوب انعقاد یک موافقتنامه، عضویت در ناتو و حل مسائل مربوط به توافقنامۀ امنیتی رام (۲۰۱۶-۲۰۱۹) مواجه شد که تنها پاسخ وی حمایت کامل آمریکا از استقلال و تمامیت ارضی گرجستان بوده است. گرجستان در حالی امیدوار به نزدیکی بیشتر روابط با آمریکا در حوزههای سیاسی و امنیتی است که متحدان دیرینه و سابق این کشور در اروپا طی چند سال اخیر در همین حوزهها چالشهای جدی را با آمریکا تجربه کرده و کمتر موفق به امتیاز گیری شدهاند.
جمعبندی
در یک جمعبندی ازآنچه ذکر شد لازم است خاطرنشان شود ایجاد یک اجماع منطقهای برای منزوی کردن تهران، با توجه به نقش ثباتساز و مواضع عملگرایانهای که کشورمان در قبال مناقشات جدی این حوزه طی این سالها اتخاذ کرده و نیز وابستگی انرژی موجود و سرمایهگذاریهای صورت گرفته در عمل امکانپذیر نمیباشد. نقش محوری ایران در پروژۀ کریدور جنوبی گاز (SGC) برای انتقال گاز به اروپا که هدف آن کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه است، تحمیل سیاستهای دیکته شده از جانب آمریکا را با چالش مواجه میسازد. هر نوع اقدام عملی در این زمینه باید با محاسبۀ میزان افزایش وابستگی این کشورها و صدالبته اروپا به گاز روسیه صورت پذیرد که بسیار فراتر از گسترۀ اقدام ایالاتمتحده است. در کنار این عوامل، نمیتوان نقش فرد را در پیشبرد برنامههای سیاسی نادیده گرفت. شخصیت جان بولتون، نوع منش و ادبیات گستاخانه و مداخلهجویانۀ وی آخرین عامل ایجاب کشورها به پذیرش اولویتهای زورمدارانۀ آمریکا محسوب میشود. لذا عجیب نیست که لوبلاگ سفر منطقهای بولتون به قفقاز را یک افتضاح ژئوپلیتیکی بخواند که میزبانان هنوز در حال جمعکردن نتایج حاصل از آن میباشند.