در این نشست آقای تونگن با بررسی دوره گذار پاراگوئه از دهه ۷۰ تا امروز، تک‌بعدی بودن و فلج شدگی صنعت کشاورزی بومی و ارتباط آن با روند تحمیلی توسعه از سوی اروپا و امریکا؛ به توضیح چگونگی روایت‌های پرطمطراق غربی از معنای توسعه و پیشرفت و منجر شدن آن به عقب‌ماندگی و فقر روزافزون در کشورهای امریکای لاتین پرداختند. عنوان گردید که بررسی کشور پاراگوئه تنها مدل تحقیقی ایشان بوده ولی نتایج به‌دست‌آمده را می‌توان در بقیه کشورهای منطقه لاتین نیز تا حدود زیادی تعمیم داد. هدف از این ارائه بررسی رابطه میان وابستگی اقتصادی و سیاسی امریکای لاتین با کشورهای صنعتی عنوان گردید. بدین منظور ارائه‌دهنده مدتی در برخی دهکده‌های کوچک کشور پاراگوئه زندگی نمودند و از نزدیک به بررسی چگونگی این وابستگی صنعتی پرداختند. درنتیجه این روند تحقیقاتی عنوان گردید که:

  • نوع جدید کاپیتالیسم در کشورهای امریکای لاتین راهی به‌سوی امپریالیسم غربی است که با دموکراسی در تضاد است،
  • کارکرد کنونی اقتصاد جهانی در امریکای لاتین نمی‌تواند یک حق حاکمیت سیاسی یا اقتصادی به همراه داشته باشد،
  • مفهوم توسعه اقتصاد پایدار که توسط کشورهای صنعتی استفاده می‌شود، تنها برای تأمین نیازهای اقتصادی همان کشورها کاربرد دارد.

مبحث آقای تونگن با بررسی صادرات کشاورزی سویا در پاراگوئه در خلال سال‌های ۲۰۱۸-۱۹۷۰ پیش رفت. چگونگی توسعه مدل کشاورزی-صنعتی در پاراگوئه از حالت مزارع کوچک به سمت شرکت‌های انحصاری از دهه ۶۰ تا آغاز قرن ۲۱ تشریح شد. توضیح دادند که کشورهای برزیل، آرژانتین و پاراگوئه بزرگترین تولیدکنندگان سویا هستند و ۸۰% از کل واردات سویا کشورهای اروپایی، در امریکای جنوبی تولید می‌شود. در کشور پاراگوئه ۷۰% از کل صادرات وابسته به سویا است و عمده زمین‌های پاراگوئه به کشت سویا اختصاص‌یافته است که ۹۲% از آن صادر می‌شود و تنها ۸% از آن برای مصارف غذایی به کار می‌رود که بیشتر برای تغذیه حیوانات کاربرد دارد.

ولی موضوعی که اینجا مطرح است اینکه این صادرات تنها توسط دولت پاراگوئه صورت نمی‌گیرد و درگذشته، گروه‌هایی مانند کلیسای کاتولیک نیز در آن نقش داشتند، لیکن با ورود شرکت‌های چندملیتی سهم بزرگی از سود صادرات به آن‌ها اختصاص‌یافته و صنعت کشاورزی پاراگوئه را کنترل می‌کنند. علاوه بر آن بکارگیری مدل توسعه کشاورزی-صنعتی ازلحاظ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تأثیرات زیان باری داشته است.

ازلحاظ اجتماعی منجر به ۱٫ مسمومیت انسانی، ۲٫ عدم امنیت غذایی و عدم دسترسی به غذای کافی، مطمئن و مغذی ۳٫ مهاجرت جمعیت از روستاها به حوزه شهری گردیده است.

ازلحاظ اقتصادی منجر به ۱٫ تمرکز ثروت، ۲٫ تمرکز زمین (۹۰% زمین‌ها متعلق به ۱۲۰۰۰ زمین‌دار بزرگ است و ۱۰% مابقی متعلق به ۲۸۰۰۰۰ تولیدکننده متوسط و کوچک است).

و ازلحاظ سیاسی نیز باعث از دست رفتن حق حاکمیت ملی شده است. ازلحاظ محیط زیستی نیز منجر به تخریب و جنگل‌زدایی شده است بطوریکه پاراگوئه را در زمره کشورهای با بالاترین نرخ جنگل‌زدایی قرار داده است.

پس از ارائه ایشان، پرسش و پاسخ صورت گرفت و به موضوعات مختلفی اشاره شد..

 

چکیده نشست به تاریخ: ۱۵ مهر ۱۳۹۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *