فولکر پرتس رییس بنیاد علم و سیاست آلمان بعنوان مهمترین اندیشکده نزدیک به دفتر صدراعظم این کشور در مصاحبه فولکر پرتس با مارتین زاگاتا گفت: در روند صلح سوریه تمام نیروهای اجتماعی حتی بشار اسد باید شرکت داشته باشند. وی می گوید که به نظر می رسد ایالات متحده و روسیه به تدریج به یک فرمول مشترکی نزدیک میشوند.
فولکر پرتس رییس بنیاد علم و سیاست آلمان بعنوان مهمترین اندیشکده نزدیک به دفتر صدراعظم این کشور در مصاحبه فولکر پرتس Volker Perthes با مارتین زاگاتا Martin Zagatta (چهار شنبه ۲۳ فروردین۹۶) گفت: در روند صلح سوریه تمام نیروهای اجتماعی حتی بشار اسد باید شرکت داشته باشند. وی می گوید که به نظر می رسد ایالات متحده و روسیه به تدریج به یک فرمول مشترکی نزدیک میشوند.
کلید “راه حل صلح آمیز” برای سوریه، در یک تقسیم قدرت با دوام نهفته است. از نظر فولکر پرتس دانشمند علوم سیاسی و رییس بنیاد علم و سیاست آلمان، حمله نیروهای آمریکایی در سوریه ممکن است تحرکی در روند مذاکرات ایجاد کند.
مشروح مصاحبه:
حمله امریکا فرصتی برای قدرت های بزرگ
مارتین زاگاتا: حمله غافلگیرانه ایالات متحد امریکا به پایگاه هوایی سوریه چه مفهومی دارد؟ در آلمان تقریبا کسی به اندازه فولکر پرتس رییس بنیاد علم و سیاست و از مشاوران دی میستورا در مذاکرات شکست خورده با دولت سوریه در این باره قضاوت مثبتی ندارد. آقای پرتس؛ آیا حمله غافلگیرانه ایالات متحده امریکا به پایگاه هوایی سوریه تحرکی احتمالی حتی در جبهه های راکد ایجاد می کند یا اینکه اکنون همه چیز را پیچیده تر می کند؟
فولکر پرتس: هر دو حالت امکان پذیر است. خوب هم تحرک ایجاد می کند و هم پیچیده تر می کند. یک سری تماسهای دیپلماتیک در پیش رو داریم که در هفته های آینده شاید بیشتر روشن شود. آقای تیلرسون وزیر خارجه ایالات متحده امریکا به مسکو سفر می کند. یا از تحولات سخت هفته گذشته استفاده می شود تا گفته شود که ما مجبوریم هردو طرف بزرگ جهانی با هم تلاش کنیم و بطور مصالحه آمیز راه حل مشترکی را بیابیم و یا اینکه تعامل خیلی سرد شده و هیچ تغییری ایجاد نمی شود. ما هفته آینده نشست شورای امنیت سازمان ملل را در نیویورک داریم که استفان دی میستورا نماینده ویژه گزارش خواهد داد که چگونه فرایند صلح در سوریه می تواند تداوم داشته باشد. همچنین یک موقعیتی برای قدرت های بزرگ جهان در شورای امنیت و اعضاست که گرد هم بیایند و بگویند که آیا تحولات اینقدر فاجعه بار نشده که با هم به یک راه حل مشترک برسیم؟
حمله غیر منتظره ایالات متحده امریکا
مارتین زاگاتا: شما در حال حاضر بعنوان نزدیک ترین مشاور سازمان ملل در مذاکرات صلح سوریه هستید و ایالات متحده آمریکا دیگر هیچ نقشی در این مذاکرات ندارد. آیا شما اکنون از اقدام نظامی رئیس جمهور ایالات متحده علیه رژیم اسد غافلگیر نمی شوید ؟
فولکر پرتس: وقتی که به هفته گذشته نگاه می کنیم، موجب تعجب ما می شود، زیرا ما از زمان مبارزات انتخاباتی ترامپ این را شنیده ایم که وی نمی خواند در هیچ جنگی وارد شود و این مستقیما در رابطه با منافع امنیتی ایالات متحده است. اما وقتی که به ۲۴ ساعت قبل از اقدام نظامی امریکا می نگریم، که هشدار داده می شود که برای ایالات متحده زمان اقدامات یکجانبه فرارسیده، تعجب آور نیست.
روسیه در پایان یافتن جنگ در سوریه منافع دارد
مارتین زاگاتا: اگر ما با سوء تفاهم به این نگاه کنیم که سازمان ملل در موقعیتی نیست که به جنایات وحشتناک در سوریه پایان دهد، روسیه اغلب بخاطر حمایت از اسد توسط غرب و اکنون هم بخاطر وتو در شورای امنیت محکوم می شود. آنان در این مذاکرات همواره چهره های جدید را می بینند. آیا پوتین شر این فاجعه است؟
فولکر پرتس: وقتی من بعنوان طرف مذاکره صحبت می کنم نمی توانم بگویم که چه کسی مجرم است یا چه کسی نیست. من همیشه فقط یک نفرم. بنابر این اگر مجبور باشم راست صحبت کنم؛ باید بگویم که ، سازمان ملل هم همیشه به همان اندازه اعضا و بخصوص اعضای دائم شورای امنیت می تواند خوب باشد. نمایندگان کشورها در وهله اول منافع ملی خود را دنبال می کنند که موفقیت سازمان ملل یا حقوق بین الملل معیار و ملاک اول آنان نیست. ما این را در حمله امریکا در سوریه یا مداخله در این کشور می بینیم.
از سال ۲۰۱۵ که روسیه بلحاظ نظامی فعال شده، در باره منافع ملی تردید بوجود آمده و ما باید بعنوان سازمان ملل، منافعی را بنا کنیم که بعنوان اروپاییان دوباره در یک افغانستان دیگر مانند سوریه درگیر نشویم. چیزی که ما احساس می کنیم و مخفی نیست، این است که روسیه درخاتمه دادن به جنگ در سوریه منافعی دارد. بعلاوه روسیه در مورد نحوه ی خاتمه جنگ و این که چگونه باید جنگ در سوریه خاتمه یابد، چه از آن بیرون بیاید، تصور متفاوتی نسبت به کشورهای اروپایی و یا امریکا دارد.
الان مسئله این است که من توضیح داده ام که آیا امریکا و روسیه موفق می شوند که تقریبا یک نگاه مشترکی برای راهی بسوی صلح در سوریه برسند. هر دو طرف که بر گروههای درگیر در سوریه نفوذ زیادی دارند، این فرصت را دارند که برای ما سازمان ملل و دیگران که طالب صلح در سوریه اند، کمک کنند.
امریکایی ها و روس ها بر آنند که فرمول مشترکی پیدا کنند
مارتین زاگاتا: در این مسئله تحلیل ها و گمانه زنی هایی وجود دارد که دیروز هم خواندم که مطرح می شود که در این وضعیت متشنج از آنگلا مرکل درخواست شود که بخاطر روابط خوب با روسیه میانجیگری کند. آیا شما فکر می کنم که این امر امکان پذیر باشد یا اینکه اصولا در باره نقش آلمان چه برآوردی دارید؟
فولکر پرتس: بله من معتقدم مرکل قابلیت های دیپلماتیک زیادی دارد. اما فکر می کنم در این شرایط صحیح تر این است ایالات متحده امریکا و روسیه مستقیما با هم صحبت کنند. اما اکنون آنان تماسی با هم ندارند و روسای جمهور در ماههای اخیر تمایلی به هم نشان نمی دهند. باید کاری بکنند و می توان گفت که نمی توان این کار را به طرف ثالث واگذار کرد.
مارتین زاگاتا: در توافقات صلح در سوریه گره کار کجاست؟ می توان گفت که کسئله این است که اسد باید برود یا نرود یا اینکه طور دیگری است؟
فولکر پرتس: این سوال مهمی است، زیرا کشورهای غربی و حامیان شورشیان، اپوزیسیون، بویژه در منطقه عربی، آینده ریاست جمهوری یا “آینده سوریه بدون رییس جمهور فعلی” را هدف اول خود قرار داده اند. برعکس روسیه با استناد به دلایل حقوق بین الملل می گوید که تغییر رژیم از بیرون، اصلا شدنی نیست و مهم است که مردم سوریه خود آینده سوریه را رقم بزنند و ما به دعوت دولت قانونی سوریه در این کشور هستیم.
هفته قبل از حمله شیمیایی وقتی که رکس تیلرسون وزیر خارجه امریکا گفته که مردم سوریه باید بالاخره خودشان رییس جمهور خود را تعیین کنند، نشان داد که گویی ایالات متحده امریکا و روسیه در مورد یافتن یک فورمول مشترک سنجیده عمل می کنند. این بیانی بود که مورد پسند روس ها قرار گرفت.
جلوگیری از خلاء امنیتی
مارتین زاگاتا: در اینجا همزمان با عبارت تعیین سرنوشت خود، استدلال دیگری نیز مطرح میشود: اگر غرب به سقوط بشار اسد کمک کند، در صورت موفقیت، در واقع کمک کرده تا اسلامیستهای افراطی قدرت را در دست بگیرند و همه چیز به مراتب بدتر میشود. آیا بنظر شما چنین خطری وجود دارد؟
فولکر پرتس: این استدلال معتبری است، اگر فقط بحث دربارۀ سقوط دیکتاتورها را مطرح کنیم و دربارۀ آنچه که پس از آن در سوریه اتفاق خواهد افتاد یا برای جلوگیری از بروز خلأ امنیتی چه ساختارهایی متضمن ثبات هستند، هیچ صحبتی نکنیم، حقیقتاً به قدرت رسیدن سازمانهای جنایتکار تروریستی خطر بزرگی خواهد بود.
مجدداً به مداخلۀ روسیه برگردیم: در ماه سپتامبر دولت روسیه، حس میکرد که دولت سوریه در آستانۀ سقوط است، ولی در آن زمان، این اپوزیسیونهای مورد حمایت غرب در سوریه و شورشیان معتدل نبودند که موجب سقوط بشار اسد میشدند، بلکه اگر سقوط میکرد، به دست نیروهای بسیار تند اسلامگرا سقوط کرده بود. این درست همان چیزی است که روسیه و ایران بدون شک مانع آن هستند و تاکنون نیز به قیمت تثبیت دولت اسد مانع آن شدهاند.
کلید حل مشکل این نیست که بگوییم رئیس جمهور سوریه باید برود و هیچ سوال دیگری مطرح نیست، بلکه کلید در دست تقسیم پایدار قدرت است، به نحوی که امکان نقشآفرینی تمامی طرفهای قدرت در سوریه، گروههای اجتماعی و نیروهای مدنی فراهم باشد. ما نمیتوانیم مدام دیدگاهمان راجع به بشار اسد و اینکه وی در سوریه پایگاه اجتماعی دارد را کتمان کنیم. در خصوص بزرگیِ پایگاه وی، اختلاف نظر هست؛ ولی حتی پایگاه اجتماعی اسد را هم باید در دولت بعدی لحاظ کرد، در غیر این صورت ثباتی در این کشور نخواهد بود./ط