مقدمه
بحران مهاجرت اروپا بهطورکلی به تبعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی گفته میشود که در پی ورود پناهجویان از سال ۲۰۱۵ در اروپا ایجاد شد. این امر نتایج مختلفی در عرصه سیاسی – اجتماعی کشورهای اروپایی داشته است و با اینکه در سال اخیر از روند ورود این مهاجران کاسته شده است اما بهطورکلی گفتمان مهاجر ستیزی و بیگانه هراسی نزد افکار عمومی شهروندان اروپایی رشد کمسابقهای را نشان میدهد. برای مثال احزاب راست افراطی در کشورهایی مانند اتریش و ایتالیا همگام با سیاستمداران پوپولیست در کشورهای اروپای مرکزی از این فرصت حداکثر بهرهبرداری را کرده و توانستهاند به جایگاههای مهمی دست پیدا کنند.
در حال حاضر بحث مهاجر ستیزی با انتقاد از بروکسل و مخالفت با اتحادیه اروپا گره خورده است. لازم به ذکر است تجربه کشورهای اروپایی در مواجهه با این پدیده یکسان نبوده و بنا به شرایط جغرافیایی هریک دیدگاه متفاوتی از این بحران دارند ببا وجود این، اکثر کشورها بهطورکلی خواهان جلوگیری از ورود پناهجویان به خاک کشور خود هستند. تلاشهای اخیر سران کشورهای اروپایی برای رسیدن به یک راهحل جامع برای مواجهه با این بحران موفقیتآمیز نبوده است و بسیاری از ارکان اتحادیه اروپا از جمله رفتوآمد آزاد و نظام شنگن در معرض اصلاح و تقویت نظارت و کنترل بیشتر روی مرزها قرار گرفتهاند. میزان اختلافنظر سران کشورهای اروپایی در این امر بهقدری است که برخی کشورهای جنوب و مرکز اتحادیه که در مسیر ورود پناهجویان قرار دارند را علیه آلمان و فرانسه به یکدیگر نزدیک کرده است.
آمار ورود پناهجویان به اتحادیه اروپا
بر طبق دادهها بزرگترین حجم ورود پناهجویان به اروپا در سال ۲۰۱۵ اتفاق افتاد که جمعاً بالغ بر ۱٫۰۱۵٫۰۷۸ تن پناهجو به این قاره راه یافتند. از این میان، ۸۰۰٫۰۰۰ تن از آنها از طریق مسیر ترکیه- یونان به خاک اروپا وارد شده که اکثر آنها در ادامه این مسیر به آلمان و سوئد حرکت کردند. بااینحال از سال ۲۰۱۵ به بعد تعداد پناهجویانی که به یونان وارد شدند کاهش محسوسی پیدا کرده که این امر ناشی از توافق میان اتحادیه اروپا و ترکیه مبنی بر بازفرستادن پناهجویانی است که درخواستهای آنها مورد موافقت قرار نگرفتهاند در سال جاری ۲۰۱۸ تعداد ۱۴٫۵۰۰ تن وارد یونان شدهاند و تعداد کل پناهجویان ورودی به حدود ۴۹٫۰۰۰ میرسد.
توافق با ترکیه باعث تغییر مسیر زمینی بالکان به مسیر دریایی مدیترانه مرکزی شده و بر این اساس به موازات کاهش ورود پناهجویان به یونان این میزان در کشور ایتالیا تا سال ۲۰۱۷ روند صعودی داشت بطوریکه در سال ۲۰۱۷ ایتالیا به تنهایی ۶۷ درصد از میزان کل پناهجویان وارد شده به اتحادیه را به خود اختصاص داد. بااینوجود از سال ۲۰۱۸ تعداد پناهجویان ورودی به ایتالیا نیز با کاهش چشمگیر روبرو شد. درعینحال در اسپانیا نیز تعداد زیادی پناهجو وارد خاک این کشور شدند.
سازمان ملل متحد معتقد است راههای مختلف مورد استفاده قاچاقچیان برای ورود پناهجویان بر اساس موارد مختلف تغییر میکند اما دلیل کاهش اخیر میزان پناهجویان ورودی به ایتالیا همکاری گارد ساحلی لیبی است. لازم به ذکر است هماکنون تعداد بسیاری پناهجوی غیرقانونی ثبت نشده هم در اروپا حضور دارند که این امر باعث نگرانی افکار عمومی مردم این کشورها شده است. در شکل زیر کاهش بار مسیرهای بالکآنکه در نمودار با رنگ قرمز تیره مشخص شده است در سال گذشته مشهود است.
شکل ۱ – تغییر مسیر ورود پناه جویان به اتحادیه اروپا از سال ۲۰۱۶ الی ۲۰۱۸
کشورهای مبدأ و ملیت اصلی پناهجویان
مهمترین عامل ورود پناه جویان به بحران مهاجرت در سال ۲۰۱۵ منجر شد مربوط به جنگ داخلی سوریه است. این موضوع باعث شده است از سال ۲۰۱۱ بالغ بر ۵ میلیون تن این کشور را ترک کنند و در کشورهای همسایه همچون ترکیه، لبنان، اردن و عراق وارد شوند و در این بین بالغ بر یکمیلیون نفر پناهجوی سوری هم به اتحادیه اروپا وارد شدند. از نظر آماری سوریها حدود ۲۵ درصد کل پناهچویانی را تشکیل میدهند که اخیراً به اروپا وارد شدند و همین تعداد نیز به کشورهای آفریقایی تعلق داشته و ۲۵ درصد دیگر نیز به برخی دیگر کشورهای خاورمیانه مانند افغانستان و عراق مربوط میشود. در این میان باید توجه داشت اگرچه بسیاری از پناهجویان را افرادی تشکیل میدهند که از مناطق جنگی فرار کردهاند اما در این بین برخی نیز برای مسائل اقتصادی همچون آینده شغلی بهتر به عنوان پناهجو وارد اروپا میشوند.
همچنین کشور سوریه مبدأ اصلی پناهجویانی است که به کشور یونان وارد میشوند و در مقام بعدی به ترتیب عراقیها، افغانها، فلسطینیها، کنگوییها و ایرانیان قرار دارند. در ایتالیا و اسپانیا اما بیشتر ملیت به آفریقاییها تعلق دارد، در ایتالیا پناهجویان را به ترتیب تونسی، اریترهای، نیجریه، ساحلعاج و سودان تشکیل میدهند، در اسپانیا نیز به ترتیب پناهجویانی از سوریه، گینه، مالی، مراکش، ساحلعاج و برخی کشورهای زیر صحرا قرار دارند. بهطورکلی در بین مجموع کشورهای اتحادیه اروپا بیشترین پناهجویان متعلق به سوریه، عراق، افغانستان، نیجریه و پاکستان است بر اساس آمار در کل در بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ بیش از ۹۱۹٫۰۰۰ نفر سوری در اروپا درخواست پناهندگی پر کردند.
شکل ۲ – مقایسه ملیت پناهجویان در دو کشور ایتالیا و یونان
شکل ۳ – تعداد ورود پناهجویان به خاک اتحادیه اروپا از سال ۲۰۱۳ الی ۲۰۱۸
شکل ۴ – ملیت پناهجویان وارد شده به اتحادیه اروپا طی سالهای ۲۰۱۴ الی ۲۰۱۸
آمار مرگومیر پناهجویان
طبق آمار بیشترین تعداد کشتهشدگان و مفقودین با ۵٫۰۹۶ تن مربوط به سال ۲۰۱۶ بوده است که در مدیترانه رخ داد. در این سال اگرچه میزان کل پناهجویان ورودی نسبت به سال ۲۰۱۵ کاهش چشمگیری داشت اما تعداد افراد فوتشده افزایش زیادی را نشان داد و در حال حاضر عبور از مدیترانه روزبهروز مرگبار تر میشود. در سال ۲۰۱۵ نسبت مرگومیر پناهجویان یک به ۲۶۹ بود اما این میزان در سال ۲۰۱۶ به یک به ۷۲ و در سال ۲۰۱۷ به یک به ۵۷ تغییر کرد در حال حاضر (۲۰۱۸) این میزان به یک فوت به ازای هر ۳۴ نفر رسیده است که حاکی از رشد چشمگیر خطر مرگ پناهجویان است. شاید دلیل این موضوع را بتوان در تغییر مسیر کوتاه ترکیه – یونان (بالکان) به مسیر طولانیتر لیبی – ایتالیا (مدیترانه مرکزی) ارزیابی کرد.
شکل ۵ – آمار مرگومیر پناهجویان در مسیر مدیترانه
دیدگاه شهروندان اروپا نسبت به ورود پناهجویان
اگرچه موضوع مهاجرت یکی از بحرانهای جدی درون اتحادیه اروپا تلقی میشود اما بااینوجود تعداد خارجیها و مهاجرین در این منطقه جهان در مقایسه با برخی دیگر نقاط جهان نسبت پایینی را دارا میباشد. برای مثال این نسبت در ایالاتمتحده بالغ بر ۱۴ درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهد درحالیکه در اروپا بین ۷ تا ۱۱ درصد تخمین زده میشود که آنها بستگی به تعریف مهاجرت درونی بین کشورهای عضو دارد، بااینحال نوع نگاه افکار عمومی مردم اروپا و امریکا به این پدیده بهطورکلی متفاوت است، درحالیکه در امریکا بالغ بر ۳۵ درصد شهروندان مهاجرت را دارای تأثیرات مثبت در کشور خود ارزیابی میکنند این نگاه مثبت در نظرسنجی از مردم کشورهای اروپایی تنها ۱۶ درصد است.
همچنین نباید فراموش کرد بیشترین نگرانی ناشی از مهاجرتهای غیرقانونی و یا ورود پناهجویان است و نسبت به رشد مهاجرت بینالمللی حساسیت کمتر است. بر این اساس در اروپا تنها درصد اندکی از کل مهاجرت را پناهجویان تشکیل میدهند برای مثال در سال ۲۰۱۷ تخمین زده شد که ۵۶ میلیون مهاجر خارجی در کشورهای اتحادیه اروپا زندگی میکنند که ۳۵ میلیون از آنها ملیتی غیراروپایی دارند و از میان آنها تنها سه میلیون را پناهجویان تشکیل میدهند. لذا میزان پناهجویان هر کشور نقش مهمی در نوع نگاه منفی افکار عمومی آنها نسبت به مهاجرت دارا میباشد لذا در کشورهایی چون ایرلند، پرتغال یا کشورهای بالتیک به دلیل نبود این تجربه نگاه منفی کمتری به چشم میخورد و در مقابل در کشورهایی همچون اتریش، آلمان، ایتالیا و مجارستان افکار عمومی به شدت ضد مهاجر هستند.
اتحادیه اروپا هر شش ماه طی یک نظرسنجی از شهروندان خود پرسشهایی را در مورد نگرانیها، امیدها و خواستههای آنها مطرح میکند. بر طبق آخرین نظرسنجی رسمی موضوع مهاجرت از نظر شهروندان همه اعضا به عنوان یکی از مهمترین نگرانیها مطرح شده است و پاسخدهندگان در ۲۰ کشور آن را یک مشکل اساسی عنوان کردهاند.
میزان تهدید موضوع مهاجرت نزد افکار عمومی مرم اروپا نیز متفاوت است اگرچه تقریباً تمامی کشورهای اروپایی به جز ایرلند مهاجرت را یک تهدید علیه امنیت ملی تلقی میکنند. در این بین ایتالیا، یونان، بلغارستان، مالت، مجارستان، اتریش و اسلوونی این امر را دارای بالاترین سطح اهمیت و تهدید میدانند، چراکه این کشورها از نظر جغرافیایی بعضاً در سر راه ورود و عبور مهاجران قرار گرفتهاند و یا اینکه مقصد پناهجویان تلقی میشوند. آلمان، دانمارک، اسپانیا و کرواسی نیز این موضوع را یک تهدید مهم تلقی میکنند و مابقی ۱۶ کشور آن را یک تهدید متوسط یا کوچک میدانند.
در اتحادیه اروپا و بر اساس یک پژوهش جدید دیگری که توسط شورای اروپایی روابط خارجی صورت پذیرفته نتایج نشاندهنده آن است که طی دورنمای پنجساله اعضای اتحادیه موضوع مهاجرت از مهمترین موضوعات حائز اهمیت تلقی میشود. این میزان برای اتریش بالغ بر ۴۷٫۹ درصد است و در مقام بعدی نیز کشورهای یونان، مالت و بلغارستان جای دارند. همچنین در کشورهای آلمان، ایتالیا، اسپانیا، سوئد، جمهوری چک، کرواسی، اسلوونی و مجارستان نیز این میزان بر ۳۲ درصد بالغ میشود.
شکل ۶ – نظر شهروندان اروپایی مبنی بر میزان تهدید بحران مهاجرت
در مقابل اما بحث ورود مهاجران غیرقانونی از خاورمیانه و افریقا در کشورهایی همچون ایرلند، قبرس، رومانی، استونی، لیتوانی با دیگر ۲۳ عضو اتحادیه بهکلی متفاوت بوده و این کشورها به آن به عنوان یک تهدید امنیتی کماهمیت نگاه میکنند
موضوع مهاجرت خود دارای ابعاد مختلفی است و نمیتوان آن را با یک پارامتر یکسان در نظرسنجیها در نظر گرفت، این بحث در میان کشورهای دیگر هم البته یکسان نیست و پیچیدگیهای متفاوتی دارد. برای مثال در ۱۷ عضو مهمترین نگرانی در حوزه مهاجرت مربوط به عدم توانایی اتحادیه در کنترل میزان و تعداد مهاجرانی است که به اروپا وارد میشوند. برای بقیه عدم توانایی اتحادیه در نوع مهاجران ورودی است که نگرانی ایجاد مینماید. در ۱۱ کشور عضو این نگرانی وجود دارد که عدم دستیابی و یک توافق در بحث مهاجرت ممکن است امکان توافقهای دیگر امنیتی میان اعضا را هم با چالش روبرو سازد. در ۹ کشور هراس ناشی از تأثیر بحث مهاجرت بر همبستگی اجتماعی کشور میزبان وجود دارد، در یونان نیز نگرانی اصلی نسبت به عملکرد اعضای دیگر است که چرا تمایلی به پذیرش و میزبانی مهاجران از خود نشان نمیدهند. تمرکز بیشازحد بحث مهاجرت بر ناتوانی در کنترل مرزها نمیتواند همه ابعاد این مسئله را تعریف نماید، اگرچه این امر مهمی است اما نگرانیهای دیگر از جمله بحث همبستگی اجتماعی نیز نباید مورد غفلت قرار گیرد، به نظر میرسد کشورهای ویزگرادچهار نسبت به عواقب عدم توافق بر سر موضوع مهاجرت و تأثیر آن بر آینده روابط خود با اتحادیه بیتفاوت هستند.
لازم به ذکر است میزان و تعداد مهاجران در اتحادیه اروپا از ایالاتمتحده کمتر است. درصد افراد خارجی در کشورهای عضو اتحادیه نیز بسیار متفاوت است برای مثال این میزان در لوکزامبورگ حدود ۴۵ درصد را بالغ میشود درحالیکه در لهستان این میزان کمتر از ۲ درصد است. نکته جالبتوجه در این بین این است که تخمین و برآورد شهروندان از تعداد مهاجران در کشورشان معمولاً از میزان واقعیت آنها بهمراتب بیشتر است (شکل زیر)
شکل ۷- تعداد واقعی مهاجران تخمین ذهنی شهروندان از تعداد مهاجران
اختلاف کشورهای اروپایی بر سر راهحل موضوع بحران مهاجرت
با این تنوع که ملاحظه شد عجیب نیست که کشورهای اروپایی از دستیابی به یک توافق جامع در این موضوع بازماندهاند. پژوهشگران معتقدند در طی پنج سال آینده احتمال کمی وجود دارد که کشورهای اروپایی بتوانند به راهحل جامع و راهبردی در قبال موضوع مهاجرت دست پیدا کنند چرا که در عمل تجربهها و تعارف متفاوتی از این پدیده دارند. مذاکرات اعضای اتحادیه اروپا بر سر موضوع مهاجرت بحثی زمانبر است، این امر در موضوعات داخلی دیگر اتحادیه نیز مانند بحث حاکمیت قانون، بودجه و اصلاحات حوزه یورو نیز به چشم میخورد و میتواند وضعیت اتحاد را بیشازپیش با چالش روبرو سازد.
نشستهای ماه گذشته در بروکسل نشان داد موضوع مهاجرت به عنوان اصلیترین بحث مورد اختلاف کشورهای اروپایی مطرح میشود. دولتهای یونان و ایتالیا خواهان آن هستند که بخش بیشتری از پناهجویانی که به خاک آنها وارد میشود به کشورهای دیگر اتحادیه اروپا فرستاده شوند. در مقابل اما آلمان خواستار محدود نمودن مهاجرت ثانویه از سوی کشورهای جنوب اتحادیه به دیگر کشورها است. رئیسجمهور فرانسه نیز خواستار آن است که کشورهای عضو سهمیه مشخصی را از پذیرش پناهجویان به خود اختصاص دهند. درعینحال بسیاری از احزاب حاکم بهویژه در اروپای مرکزی علاقهای به حل فوری بحران پناهجویان ندارند و آن را فرصتی برای افزایش محبوبیت خود میدانند و تمایل دارند تا از این فضا در انتخابات پیش روی پارلمان اروپا هم حداکثر بهرهبرداری را بکنند، این مسائل باعث شده کشورها در رسیدن به یک راهحل جامع در حل بحران مهاجرت ناموفق باشند.
تأثیر بحران مهاجرت در صحنه سیاسی داخلی کشورهای اروپایی
بحث مهاجرت هماکنون به یک بحران سیاسی در اتحادیه اروپا مبدل شده است: در آلمان برای مثال این امر تابهحال حداقل دو بار باعث اختلافنظر و تهدید به کنارهگیری زهوفر وزیر کشور آلمان از دولت شده است و مرکل را با تهدید داخلی سیاسی روبرو کرده است. تأثیر عمده دیگر این بحران رشد سریعتر موفقیت احزاب راست افراطی در انتخابات مختلف بوده است بطوریکه میزان متوسط آرای این احزاب از زیر ۱۰ درصد در ابتدای دهه ۲۰۰۰ به بالغ بر ۲۵ درصد در حال حاضر رشد را نشان میدهد. تأثیرات این امر را میتوان در راهیابی حزب آلترناتیو برای آلمان به پارلمان این کشور و رشد آرای مارین لوپن در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه مشاهده کرد
تأثیر بحران مهاجرت در راهیابی حزب راست افراطی به دولت ائتلافی اتریش نیز کاملاً مشهود است، اتریش از اول ماه جولای دوره ششماهه ریاست بر شورای اروپا را بر عهده گرفته است، دولت این کشور با رهبری سباستین کورتز از ائتلاف میان دو حزب راست میانه ملت OVP و حزب راست افراطی آزادی FPO تشکیل شده است. اگرچه اینکه ریاست دورهای بتواند سیاستها اتحادیه را تغییر بدهد امر سادهای نیست اما کشور فوق میتواند با نفوذ خود برخی مباحث را به اهمیت بالا و ویژهای برساند. در حال حاضر اتریش از این فرصت برای افزایش سختگیری اتحادیه در موضوع مهاجرت استفاده میکند. اگرچه شخص سباستین کورتز حامی اتحادیه است اما بسیاری از اعضای کابینه که به حزب آزادی تعلق دارند از مخالفان اتحادیه اروپا تلقی میشوند. این حزب به عقیده برخی دارای ریشههای نئونازی است و با کرملین نیز ارتباطات خوبی دارد. در حال حاضر سه وزاتخانه دفاع، کشور و امور خارجه تحت کنترل این حزب است. این کشور در حال حاضر حامی کنترل و بستن مرزهای خارجی اتحادیه اروپا است تا از این طریق آزادی و باز بودن مرزهای داخلی اتحادیه همچنان پابرجا بماند. همچنین اتریش خواهان ایجاد یک نیروی یکپارچه کنترل مرزی به نام فرانتکس است و از ایجاد کمپ نگهداری مهاجران در خارج از مرزهای اروپا حمایت میکند.
در بریتانیا همهپرسی خروج بریتانیا از اتحادیه (برگزیت) بخش زیادی از نتیجه خود را مدیون نگرانی شهروندان بریتانیا نسبت به موضوع مهاجرت بود. احزاب راست افراطی نگرانی از مهاجرت و ورود پناهجویان را بهطور مستقیم با انتقاد و مخالفت با نهادهای اتحادیه اروپا پیوند میزنند، این امر از سوی دیگر در دولت جدید ایتالیا مشهود است بطوریکه بحث ضدیت با مهاجرت درون گفتمان مخالفت با اتحادیه اروپا جای گرفته است. دو حزب راست افراطی لیگ و جنبش پنج ستاره که با هم از نظر سیاستهای ضدمهاجری و مخالفت با اتحادیه اروپا همنظر هستند توانستند چندی پیش دولت ائتلافی را تشکیل دهند که این امر برای ایتالیا به عنوان یک عضو مؤسس اتحادیه پیام مهمی را برای بروکسل دارد. لازم به یادآوری است وقوع بحرانهای سیاسی ناشی از رشد احزاب راست افراطی تأثیر مستقیمی بر بازارهای مالی کشورهای اروپایی میگذارد همچنین مسائل بازارهای مالی نیز بهنوبه خود به شرایط سیاسی وابسته است که بحث مهاجرت در آن از اهمیت خاصی برخوردار هستند برای مثال احزاب پوپولیست راست افراطی مهاجران را همزمان تهدید اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی عنوان میکنند. نهایتاً در اروپای مرکزی کشورهای عضو گروه ویزگراد چهار شامل لهستان، مجارستان، چک و اسلواکی که با هم در برخی زمینهها مانند روسیه اختلافنظر دارند با محوریت یک عامل متحد کننده یعنی مهاجر ستیزی به یکدیگر نزدیک شده و توانستهاند به یک گروهبندی منطقهای موفق با محوریت ملیگرایی مبدل شوند که سیاستهای بروکسل را به چالش میکشند. واکنش کشورهای اروپایی در سالهای اخیر برای کنترل مهاجرت غیرقانونی بر روی تقویت مرزها متمرکز بوده است اما تأثیرات جمعیتی و اجتماعی این پدیده در سالهای آینده خود را نشان خواهد داد. بطوریکه رشد جمعیت در میان مهاجران نسبت به میزان زاد و ولد جامعه میزبان بهمراتب بیشتر خواهد بود. به نظر میرسد.