فدریکا موگرینی در دوره پنجساله فعالیت خود بهعنوان نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجی و سیاست امنیتی به موارد متعددی همچون تغییرات اقلیمی، تعارض روسیه و اوکراین، تنشهای بین ایران و ایالاتمتحده آمریکا، تروریسم فراملی، حملات سایبری و… پرداخت؛ اما پس از پنج سال میراث موگرینی برای اتحادیه اروپا چیست؟
دوره موگرینی برخلاف پیشینیانش سولانا و اشتون هیچ پیروزی بزرگی نداشت. حتی بسیاری از منتقدین اظهار میدارند در دوره موگرینی بسیاری از اصول اتحادیه اروپا کمرنگ شده و این نهاد رویکرد منعطفانه تری در پیش گرفت؛ اما ویژگی تابآوری موگرینی باعث شد یک مسیر و استراتژی جهانی تازه برای اتحادیه اروپا نمایان شود. این استراتژی با چندجانبهگرایی، ادغام، اتصال و دیپلماسی چندوجهی گرهخورده است و تلاشی برای تبدیل ضعف آشکار اتحادیه اروپا به یک سلاح گرانبها است. این امر انعطافپذیری و توان دولتها را در برخورد و مواجهه با بحرانهای داخلی و خارجی بهبود میبخشد. این استراتژی در چهار بعد مهم قابل خلاصه است:
اول، انعطافپذیری یک مفهوم اصلی برای گرد هم آوردن کلیه جوامع، متحدان و بازیگران اتحادیه اروپا است تا ضمن کاهش تنشها و اختلافاتشان بتوانند یک هدف جدید و مشترک در جهان پیدا کنند.
دوم، باعث میشود اتحادیه اروپا به شکل منعطفتری در مناطق مختلف جهان حضور پیداکرده و همچون قبل ارزشها و اصول خود را تحمیل نکند.
سوم، موگرینی افق دید اتحادیه اروپا را در خارج افزایش داده و بر اتصال تأکید کرده است. امری که خلاف خواست ایالاتمتحده آمریکا است اما موگرینی فهمید که اتحادیه اروپا برای تبدیلشدن به یک بازیگر مهم در عرصه بینالمللی باید حضور خود را در سایر مناطق افزایش دهد.
چهارم، ابزارهای دیپلماتیک و گفتگو به یکی از مهمترین ابزارهای روابط خارجی اتحادیه اروپا تبدیل شد. وی از طریق برگزاری کنفرانسها و کارگاههای مختلف، دیپلماسی را به نحو تازهای تعریف کرد: این برند جدید دیپلماسی وانمود نمیکند اختلافات گذشته حل شده است؛ بلکه به دنبال دستیابی به راهحلهای پایدار برای آینده است.
(مرکز امور بینالملل بارسلونا/ آذر ۱۳۹۸)