اروپا تمایلی به تغییر دیدگاه سنتی خود در مورد بازدارندگی علیرغم افزایش بیثباتی استراتژیک ندارد. سه تحول مهم در شرف وقوع است: افزایش بحثها در مورد اتمی شدن آلمان، معاهده جدید منع سلاحهای هستهای و تضعیف پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد؛ نگاهها نسبت به بازدارندگی هستهای کشور به کشور متفاوت است و این رسیدن به یک همگرایی در موضوع بازدارندگی را دشوار میکند. دستیابی به استقلال در بازدارندگی، آنهم در سطحی استراتژیک، حداقل فعلاً عملی نیست؛ اما استراتژیهایی برای احتمالات آینده وجود دارد. اول از همه فرانسه و انگلیس باید ایده بازدارندگی اروپایی را از حد حرف به یک پیشنهاد عملی تبدیل کنند. دوم اینکه همکاری هستهای دوجانبه خود را تقویت کنند و در نهایت یک پیام قوی مبنی بر اینکه که آمادهاند تا از سایر کشورهای اروپایی در این زمینه حمایت کنند، ارسال کنند.
۲۹ جولای ۲۰۱۸ تیتر یکی از روزنامههای آلمان همه را شوکه کرد: آیا ما هم به یک بمب هستهای نیاز داریم؟ در متن مقاله اینگونه هشدار داده شد که از سال ۱۹۴۹ تاکنون این اولین بار است که جمهوری فدرال آلمان در چتر حمایت هستهای امریکا قرار ندارد. یک مقام رسمی به نویسنده گفته بود که اروپا نه فقط امنیت؛ بلکه حتی تفکر امنیتیاش را هم از خارج وارد میکند. محیط امنیتی اروپا بهسرعت در حال تغییر است. زمانی این امید وجود داشت که روسیه تبدیل به حلقه دوستان اروپا شود؛ اما حالا تنها حلقه آتش اروپاست. حرکت به سمت اتحادیه دفاعی اروپا از سال ۲۰۱۶ تاکنون تنها محدود به سلاحهای متعارف بوده است. دولتهای اروپایی از اینکه بحث درباره چالشهای هستهای را بهطورکلی نادیده گرفتهاند، خوشحالاند. نتیجه آن این است که در یک حرکت هماهنگ در سال ۲۰۱۷ در سازمان ملل معاهده منع سلاحهای هستهای (TPNW) مطرح شد اما هیچکدام از دارندگان سلاحهای هستهای از آن حمایت نکردند. این موضوع در حال حاضر بیشترین شکاف را میان کشورهای عضو ایجاد کرده است. از آنطرف نقش سلاحهای هستهای در استراتژی دفاعی روسیه پررنگتر شده است و ایالاتمتحده هم به سمت یک سیاست با واکنش منعطفتر حرکت کرده است.
در پی بحران اوکراین، تهدید اتمی روسیه دیگر فقط حرف نیست. بعدازاین بحران، روسیه موشکهای کوتاه برد با قابلیت حمل کلاهک هستهای خود را به منطقه کالینینگراد در قلب اروپا منتقل کرده است. امریکا از معاهده موشکهای ضدبالیستیک خارجشده و روسیه با ارسال موشکهای SSC-8 معاهده منع موشکهای میان برد هستهای را نقض کرده است.
اعضای اتحادیه اروپا در مورد بازدارندگی هستهای دیدگاههای متنوعی دارند: برخی مانند فرانسه و انگلیس هم دارنده سلاحاند و هم افکار عمومی از داشتن چنین سلاحهایی حمایت میکنند. کشورهای دیگری مانند لهستان و چک با توجه به سابقه تاریخیشان، از بازدارندگی هستهای حمایت میکنند. در آلمان، هلند و دانمارک، جامعه مدنی مخالف داشتن چنین سلاحهایی هستند، درحالیکه دولتها بیمیل نیستند به توانمندی هستهای دست پیدا کنند. در اتریش و ایرلند اما دولتها هم مخالف سرسخت سلاحهای هستهایاند. علیرغم چنین تنوعی، همه این کشورها در دو چیز باهم اشتراک نظر دارند:
اول اینکه همه آنها به کاهش سلاحهای هستهای پایبندند: در پژوهش حاضر نشان دادهشده که تنها سه کشور (بریتانیا، فرانسه، لهستان) هستند که در مورد خلع سلاح هستهای ملاحظاتی دارد. درعینحال تمام این کشورها عضو ناتو هستند که طبق ماده ۵ آن تحت چتر هستهای اعضای دارنده سلاحهای هستهای قرار میگیرند.
دوم اینکه داشتن سلاحهای هستهای نزد افکار عمومی این کشورها از اولویت چندانی برخوردار نیست: اعطای جایزه صلح نوبل به کمپین بینالمللی نابودی سلاحهای هستهای نشاندهنده موج جدیدی از فعالیتها بهمنظور نابودی این سلاحهاست. در انتخابات سال گذشته در آلمان، کاندیدای سوسیالدموکراتها وعده داد در صورت پیروزی، تمامی سلاحهای هستهای امریکا را از خاک آلمان خارج کند. هماکنون رهبر حزب کارگر بریتانیا مدافع خلع سلاح یکجانبه و حزب ملی اسکاتلند مخالف سلاحهای هستهای است.
اعضای اتحادیه اروپا را میتوان براساس دیدگاهشان درباره بازدارندگی هستهای به پنج دسته تقسیم کرد: باورمندان، بیطرفها، متناقضین، عملگراها و دنبالهروها. یک سر طیف باورمندان هستند، کشورهایی مانند بریتانیا و فرانسه که دارنده سلاحهای هستهای میباشند در کنار کشورهایی مانند لهستان و رومانی که نگرانی جدی نسبت به روسیه دارند. در این چهار کشور، افکار عمومی هم از بازدارندگی هستهای حمایت میکنند.
کشورهای بیطرف عبارتند از: ایرلند و اتریش که بهطور فعالانه از نابودی سلاحهای هستهای حمایت میکنند. مالت و قبرس سنتاً بیطرفاند و نگرش مثبتتری نسبت به روسیه دارند. فنلاند هم اگرچه در سالهای اخیر به ناتو نزدیک شده است؛ اما بازدارندگی هستهای نقشی حاشیهای در سیاست دفاعیاش دارد. فنلاند در معاهده منع سلاحهای هستهای مشارکت نداشت و تعهداتی فراتر از NPT را نمیپذیرد.
کشورهای متناقض عبارتند از: سوئد که اخیراً نگرانیهایی نسبت به روسیه ابراز کرده است و به همکاری نزدیکتر با امریکا و ناتو متمایل شده و از سنت صلحطلبانه تاحدی فاصله گرفته است. مشارکت هلند در ترتیبات اتمی ناتو هم به دلیل مخالفت پارلمان به مشکل برخورده است. نظیر این مسئله در مورد آلمان هم وجود دارد. در هر سه این کشورها یک جامعه مدنی منسجم و مخالف بازدارندگی وجود دارد، درحالیکه بخشی از نخبگان حاکم طرفدار بازدارندگی هستهای هستند.
عملگراها که شامل این کشورها هستند: استونی، لیتوانی، لتونی، بلغارستان، جمهوری چک، بلژیک و ایتالیا. همه این کشورها به اهمیت بازدارندگی هستهای واقفاند. ترس از روسیه انگیزه بیشتر آنهاست. بلژیک هم قطعاً یکی از شرکتکنندگان طرحهای اتمی اروپا باقی میماند، اگرچه به دلایل سیاسی و مسائل فنی نظامی ملاحظاتی دارد. ایتالیا هم ترجیح میدهد با همتایان اروپایی خود، از موضع یک متحد ایالاتمتحده صحبت کند.
اما بزرگترین گروه، گروه کشورهای اروپایی عضو ناتو هستند که بازدارندگی اولویت زیادی برای آنها ندارد، اما ترجیح میدهند خود را با جریان غالب در ناتو همراه کنند. این گروه را دنبالهروها مینامیم که عبارتند از کرواسی، اسلواکی، مجارستان، اسلوونی، دانمارک، پرتغال، یونان، لوکزامبورگ و اسپانیا.
عواملی که در شکلگیری این نگرشهای متفاوت نقش دارند را میتوان در ۶ دسته گنجاند: روسیه، قابلاعتماد بودن تضمین هستهای ایالاتمتحده، بحران اشاعه سلاحهای هستهای، خلع سلاح هستهای، دفاع موشکی و ناتو؛
روسیه:
یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر موضع این کشورها نسبت به بازدارندگی، درک آنها از تهدید روسیه است. آنهایی که روسیه را تهدید میبینند، در دسته باورمندان و عملگراها قرار میگیرند. آنهایی که روسیه را تهدید نمیبینند، عمدتاً در دسته دنبالهروها قرار میگیرند. تقریباً همه آنهایی که روسیه را تهدید میبینند، این تهدید را از منظر احتمال اشاعه سلاحهای هستهای میبینند و نه فینفسه زرادخانه هستهای روسیه. سه کشور از چهار کشور باورمند، انگلستان، فرانسه و لهستان، تهدید هستهای را با اولویتتر از سایر تهدیدات میبینند. این موضوع در مورد سوئد هم صادق است. دو کشور بیطرف، اتریش و ایرلند، به همراه دو کشور عملگرا، استونی و لیتونی، روسیه را تهدیدی میبینند که داشتن سلاح هستهای آن را خطرناکتر هم کرده است. آنهایی که تهدید هستهای را کمتر از سایر انواع تهدیدات میبینند، عملگراها و دنبالهروها هستند.
قابلاعتماد بودن تضمین هستهای ایالاتمتحده. به قدرت رسیدن دونالد ترامپ و شعار «اول امریکا» باعث شده تا اروپاییها بیشتر به این فکر بیافتند تا مسئولیت بیشتری در قبال امنیت خود بر عهده بگیرند. مجلس فدرال آلمان اخیراً گزارشی تهیهکرده که میگوید آلمان میتواند برنامه سلاحهای هستهای بریتانیا و فرانسه را تأمین مالی کند و استقرار آنها در خاک آلمان را در مقابل تأمین حمایت توسط آنها پذیرا باشد. هفت کشور اروپایی که چهارتا از آنها عضو ناتو هستند از جمله آلمان و سوئد از گروه متناقضین معتقدند که تضمین امنیتی ایالاتمتحده بهاندازه قبل معتبر نیست. فرانسه هم که هیچگاه تکیه امنیتی به امریکا را نپذیرفته است. بااینحال، حداقل ۲۲ عضو که همه آنها عضو ناتو هستند؛ معتقدند تضمین امنیتی امریکا همچنان بهاندازه کافی معتبر است.
بحران اشاعه سلاحهای هستهای. اروپاییها همیشه نسبت به بحران اشاعه سلاحهای هستهای نگرانیهایی داشتهاند. مسئله هواپیماهای F35 که قابلیت دوگانه دارند هم تبدیل به مسئلهای برای کشورهای اروپایی شده است. هلند تاکنون تصمیم خرید آنها را نهایی کرده است. آلمان و بلژیک اما هنوز تصمیم نگرفتهاند. دوسوم کشورهای اروپایی معتقدند که استقرار سلاحهای هستهای در اروپا باعث امنیت بیشتر این قاره و نیمی از این کشورها معتقدند باعث امنیت بیشتر جهان میشود. بااینحال آنها چنین منطقی را در مورد سایر مناطق جهان قائل نیستند. بیشتر اعضا معتقدند اروپا باید تلاش بیشتری برای مقابله با بحرانهای اشاعه بکند. نگرانی دیگر در خصوص بحران اشاعه، دسترسی تروریستها به این سلاحهاست. دنبالهروها (اسلونی، اسلواکی، پرتغال و اسپانیا) و بیطرفها (اتریش و قبرس) این نگرانی را بیشتر دارند. ریسک یک اتفاق نظامی هستهای در میان بیطرفهایی مانند فنلاند و مالت زیاد است. عده کمی خاورمیانه، تنشهای جنوب آسیا و چین را دغدغه اصلی خود میدانند.
حضور امریکا در اروپا در یک زمینه تقویت شده است: دفاع موشکی. علیرغم وجود برخی ابهامات، پژوهش نشان داده که بیشتر اروپاییها از این حضور حمایت میکنند. مالت و ایرلند اما با آن مخالفاند.
ناتو:
بیشتر اعضای اتحادیه بازدارندگی را هسته اصلی پیمان ناتو میدانند. ده کشور عضو معتقدند که در شرایط فعلی ناتو مهمتر هم شده است.
در مورد آلمان، مسئله اتمی شدن این کشور دور از ذهن است. آنچه که مورد سؤال است این است که آیا این کشور باید پذیرای بمب هستهای کشورهای دیگر باشد یا نه؟ بعید است یک گفتگوی بین دولتی در شرایطی که جامعه آلمان ممکن است واکنش تندی نشان بدهد، کافی باشد. امانوئل مکرون زمینه این بحث را فراهم کرده که آیا فرانسه باید همان تعهدی را به منافع حیاتی آلمان بدهد که از ۱۹۹۵ فرانسه و بریتانیا نسبت به یکدیگر داشتهاند. درنهایت به نتیجه رسیدن این بحثها دههها زمان میبرد و سیر حوادث در طول آن ممکن است کل بحث را غیرضروری کند؛ اما با توجه به غیرقابلپیشبینی بودن جهان قرن بیست و یکم و اعتقاد واضح اروپا برای استقلال استراتژیک، عاقلانه هست که هر چه سریعتر این راه را آغاز کنند.
نتیجهگیری
مهمترین نتیجه این پژوهش این بوده است که تفکر اروپاییها نسبت به منافع استراتژیکشان هر چه باشد، بازدارندگی هستهای جزو آن قرار ندارد. بعد از اینکه باراک اوباما استراتژی چرخش به آسیا را مطرح کرد، این طرز فکر تغییر نکرد. امروز هم که دونالد ترامپ رویکرد «اول امریکا» را مطرح میکند و ناتو را تاریخ گذشته معرفی میکند، بازهم تغییری در این نگاه به وجود نیامده است.
در ادامه به اولویتهای هر کدام از این کشورها به صورت جداگانه نگاه خواهیم کرد:
اتریش
اتریش روسیه را یک تهدید میداند، اما نه بزرگترین تهدید. درمجموع ارزیابی استراتژیک در اتریش به سلاح هستهای اولویت نمیدهد. هم دولت و هم جامعه در اتریش به خلع سلاح هستهای اعتقاد راسخی دارند.
بلژیک
بلژیک سلاحهای هستهای را یک تهدید میبیند، اما نه بزرگترین تهدید. روسیه را هم یک تهدید میداند، چه با سلاح هستهای و چه بدون آن. بلژیک روسیه را یک قدرت فروپاشیده میداند که تلاش میکند جایگاه خود را پس بگیرد. درعینحال دولت بلژیک فرصتهایی را هم برای همکاری با روسیه مانند مبارزه با تروریسم قائل است. مردم عادی در بلژیک نسبت به مسئله سلاحهای هستهای دغدغه اساسی ندارند. بلژیک از خلع سلاح هستهای حمایت میکند اما دستیابی به جهان عاری از سلاحهای هستهای را در شرایط فعلی غیرممکن میداند، بهویژه با تنشهای امروز خاورمیانه، آسیا و حتی شرق اروپا. تنها احزابی که با این برآورد مخالفاند چپهای افراطی و احزاب سبزند که البته نفوذ کمی روی سیاستگذاران دارند. بلژیک در دسته فدرالیستهای اروپایی جا میگیرد و به بازدارندگی اروپایی که فرانسه ستون فقرات آن خواهد بود باور دارد؛ اما چنین چیزی در شرایط فعلی دستنیافتنی به نظر میرسد، به همین دلیل مقامات رسمی در بلژیک هم چنان به ناتو توسل میجویند.
بلغارستان
عمدهترین نگرانی امنیتی بلغارستان اشاعه سلاحهای کشتارجمعی و موشکهای انتقالدهنده آنهاست. مدیریت پسماندهای هستهای هم یکی از دغدغههای این کشور است. بلغارستان روسیه را یک تهدید میداند و وجود زرادخانههای هستهای این کشور را مزید بر علت. افکار عمومی در بلغارستان از ایده بازدارندگی حمایت میکند اما تنها آن را در چارچوب بازدارندگی سلاحهای هستهای غرب میپذیرد. بلغارستان معتقد است ایالاتمتحده باید نقش اصلی را در حمایت اتمی از اروپا داشته باشد. فرانسه و بریتانیا تعهد کمتری به بلغارستان دارند و نیروی هستهای آنها به امنیت بلغارستان بیارتباط است.
کرواسی
کرواسی تهدیداتی مانند تروریسم، امنیت سایبری و جنگهای داخلی را مهمتر از تهدید هستهای میداند. کرواسی روسیه را یک تهدید میداند، چه اتمی باشد و چه نباشد. افکار عمومی در این کشور بازدارندگی هستهای را یک موضوع مهم تلقی نمیکند و در سالهای اخیر در این خصوص بحث جدی به وجود نیامده است. کرواسی با خلع سلاح هستهای موافق است و تمامی معاهدات مرتبط در این خصوص را امضا کرده است، اما نخبگان حاکم مخالف TPNW هستند. سیاست کرواسی در خصوص مسائل هستهای تابعی است از ناتو و اتحادیه اروپا. د
قبرس
اولویت اول امنیتی قبرس، اشغال بخشی از این جزیره توسط ترکیه است. در موضوعات هستهای، نگرانی قبرس بیشتر تروریسم هستهای و حوادث هستهای است. قبرس، روسیه را نه یک دشمن، بلکه یک متحد تاریخی میبیند. قبرس در اکتبر ۲۰۱۷ یک برنامه اقدام مشترک با روسیه امضا کرد که موضوعات اقتصادی، سیاسی، انرژی، دفاعی، بینالمللی و مسائل اتحادیه اروپا را شامل میشد. قبرس یکی از آن هشت کشوری است که معتقد است اروپا باید نقض معاهده سلاحهای میان برد هستهای توسط روسیه را نادیده بگیرد. افکار عمومی در قبرس چندان به تهدیدات هستهای حساس نیست. همچنین قبرس از حامیان خلع سلاح هستهای است و نیروی هستهای فرانسه و انگلیس را برای امنیت ملی خود بیارتباط میداند. قبرس یکی از مخالفان سرسخت استقرار سلاحهای هستهای در خاک اروپاست.
جمهوری چک
غیر از پوشش رسانهای در مورد بحران اتمی کره شمالی، جمهوری چک چندان توجهی به بحث بازدارندگی هستهای ندارد؛ اما درعینحال روسیه دارای سلاح هستهای را تهدیدی برای خود میداند. برخی به دلیل غیر دموکراتیک بودن کشور روسیه، احتمال استفاده از سلاح هستهای توسط این کشور را بیشتر از ناتو ارزیابی میکنند. برخی دیگر اما روسیه را یک قدرت اتمی باثبات و مسئول میدانند. هیچ سخنرانی یا سند رسمی وجود ندارد که نشان دهد مقامات رسمی در جمهوری چک روسیه را تهدیدی برای کشور خود میدانند. دوسوم مردم در این کشور مخالف استقرار سیستم راداری بهعنوان بخشی از سیستم دفاع ضدموشکی امریکا در این کشور در اواخر دهه ۲۰۰۰ بودند. این کشور مخالف TPNW است و معتقد است خلع سلاح غیرممکن است و بهجای آن باید بر NPT تأکید کرد. ناتو برای این کشور اولویت تأمین امنیت محسوب میشود. ازنظر این کشور هماهنگی در موضوعات هستهای باید در وزارت دفاع انگلیس و وزارتخانههای امور خارجه آلمان و فرانسه صورت گیرد.
دانمارک
بهطورکلی دانمارک سلاحهای هستهای را نسبت به سایر انواع تهدیدات، دارای اولویت کمتری میداند. آنها روسیه را هم علیرغم داشتن سلاح هستهای تهدید نمیدانند. دانمارکیها مخالف بازدارندگی هستند. در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بین دانمارک، ناتو و ایالاتمتحده به دلیل مخالفت دانمارک با استقرار سلاحهای هستهای در خاک این کشور روابط تیرهوتاری حاکم بود. هماکنون سیاستمداران تلاش میکنند تا از این موضعگیری دهه ۱۹۸۰ فاصله بگیرند اما همچنان افکار عمومی مخالف بازدارندگی هستند. همه احزاب سیاسی موافق خلع سلاح هستهای هستند اما وقتی به قدرت میرسند برای تحقق آن تلاشی نمیکنند. احزاب چپ و سبز در این میان استثناء هستند. دانمارک در موضوعات هستهای با دیگر اعضای ناتو هماهنگ است. در مورد اتحادیه اروپا بعد از معاهده آمستردام، امکان کنار کشیدن این کشور از موضوعات سیاست خارجی با ماهیت امنیتی دفاعی به وجود آمده که امتیازی برای این کشور محسوب میشود.
استونی
استونی از به کار بردن سلاح هستهای و بازدارندگی بهعنوان آخرین گزینه حمایت میکند. این کشور روسیه را یک تهدید میداند و بیشترین نگرانیاش استفاده روسیه از سلاحهای تاکتیکی هستهای در جنگهای ترکیبی علیه نیروهای ناتو در ناحیه بالتیک است. بهطورکلی میتوان گفت که در این کشور، استونی زبانان از بازدارندگی حمایت میکنند و روس زبانان مخالف آن هستند؛ اما نخبگان تأکید دارند که بازدارندگی جزء اساسی مدل امنیتی ناتو در این کشور است و اگر استونی در معرض تهدید قرار بگیرد باید از آن استفاده شود. گرچه آنها معتقدند در چارچوب خلع سلاح اقداماتی باید صورت بگیرد، اما خلع سلاح را درصورتیکه امنیت استونی را تهدید کند قابلقبول نمیدانند. این کشور از بازدارندگی تأمینشده توسط ایالاتمتحده بهصورت بیقید و شرط حمایت میکند و بازدارندگی فرانسه و بریتانیا را برای تأمین امنیت خود در برابر تهدیدات روسیه کافی نمیداند. استونی تواناییهای هستهای غرب را برای بازداشتن روسیه کافی میداند. فقط سؤال مهم اینجاست که چه زمانی باید از این سلاحها استفاده کرد.
فنلاند
به دلیل عدم اعتماد این کشور به قدرتهای بزرگ و منطقه ژئوپلیتیکی که در آن قرارگرفته و نیز عدم عضویت در ناتو، بهطور سنتی به کنترل تسلیحات و عدم اشاعه باور دارد. علاقه فنلاندیها به موضوعات هستهای بعد از جنگ سرد کاهشیافته است. در طول جنگ سرد این کشور حامی ایده اسکاندیناوی عاری از سلاحهای هستهای بود. این کشور از حامیان NPT و CTBT بوده است؛ اما اخیراً دولت، ریس جمهور و جامعه مدنی این کشور با TPNW مخالفت کردهاند. فنلاند اگرچه عضو ناتو نیست اما حضور امریکا در اروپا را برای تأمین امنیت خود ضروری میداند. سیاست فنلاند در موضوعات هستهای بسیار تابع سایر کشورهای اروپایی بهویژه اسکاندیناوی هست.
فرانسه
تروریسم اولویت اول در لیست تهدیدات فرانسه است، اما افزایش رقابت بین قدرتهای بزرگ و تغییر محیط ژئوپلیتیک فرانسه باعث شده تا بازدارندگی اتمی، هسته اصلی استراتژی دفاعی این کشور باقی بماند. روسیه بهطور رسمی بهعنوان تهدید شناختهنشده اما فعالیتهای امنیتی این کشور و سیاستهای تهدیدآمیز آن، تهدیدی علیه امنیت ملی فرانسه بهحساب میآید. برنامه اتمی روسیه هم هسته اصلی قدرت این کشور است که وقتی با رفتارهای تهاجمی همراه میشود تهدیدی علیه امنیت ملی فرانسه بهحساب میآید. افکار عمومی فرانسه از ایده بازدارندگی حمایت میکند و اعتقاد دارد فرانسه باید تسلیحات هستهای خود را مدرن کند. فرانسه از خلع سلاح هستهای حمایت میکند اما تنها در شرایطی که محیط امنیتی بینالمللی زمینه مساعدی برای آن فراهم کرده باشد. برخی شک و تردیدها برای اروپایی کردن توان بازدارندگی فرانسه وجود دارد اما فرانسه بهطور رسمی جنبه اروپایی توان بازدارندگی خود را به رسمیت شناخته است.
آلمان
اخیراً بحثها در مورد تهدید هستهای در آلمان بهطورجدی مطرحشده است. در اوراق سفید سال ۲۰۱۶ گفته شد تا زمانی که سلاحهای هستهای بهعنوان یک فاکتور در مناقشات بینالمللی است، اجبار بازدارندگی و به اشتراک گذاشتن توان هستهای وجود دارد. این اوراق همچنین به خطرات جبرانناپذیر اشاعه و احتمال دستیابی تروریستها به این سلاحها اشارهکردهاند. درعینحال در این سند تروریسم و جنگ هیبریدی اولویت بالاتری نسبت به سلاحهای هستهای دارند. کارشناسان معتقدند دلیل این تأکید این است که سیاستمداران به دلیل فشار افکارعمومی نمیتوانند بهطور گسترده بر موضوعات هستهای تأکید کنند. آنها دلیل تهدید وجودی روسیه را دارا بودن سلاحهای هستهای میدانند. در آلمان، مابین نخبگان و جامعه در موضوع هستهای شکاف بزرگی وجود دارد، به همین جهت اکثر بحثها در این خصوص مابین سیاستمداران پشت درهای بسته انجام میشود. تجربه نشان داده سیاستمداران آلمانی هم در این موضوع چندان تحت تأثیر افکار عمومی قرار نمیگیرند. نمونه آن مخالفت آلمان با TPNW است. آلمان یکی از طرفداران جدی خلع سلاح هستهای است. تضمین امنیتی ایالاتمتحده تا پیش از دونالد ترامپ در چشم آلمانیها معتبر بود.
یونان
یونان اشاعه سلاحهای کشتارجمعی را اساسیترین تهدید برای امنیت ملی خود میداند. برای این کشور روسیه یک تهدید بهحساب نمیآید. یونان از طرحهای منع اشاعه جامعه جهانی حمایت میکند اما نقش فعالی در آن ندارد. یونان موضع خود در مسائل هستهای را با دیگر اعضای ناتو هماهنگ میکند.
مجارستان
سند استراتژی امنیت ملی مجارستان در سال ۲۰۱۲ میگوید که سلاحهای کشتارجمعی تهدیدی مستقیم علیه امنیت ملی این کشور است؛ اما دولت فعلی اوربان تروریسم و مهاجرت را تهدید مستقیم برای امنیت ملی این کشور میداند. کارشناسان امنیتی و نظامی این کشور روسیه را تهدیدی علیه مجارستان میدانند اما بر سلاحهای هستهای این کشور تأکیدی ندارند. در مورد افکار عمومی، تحقیقی تاکنون انجامنشده اما موضوعات اتمی چندان محل بحث میان مردم عادی نبوده است. موضوع دولت این کشور در خصوص بازدارندگی هستهای از بعد از جنگ سرد ثابت و تابعی بوده از موقعیت ژئوپلیتیک و عضویت این کشور در ناتو. مجارستان با TPNW مخالفت کرده چراکه معتقد است NPT باید بهعنوان معاهده اصلی عدم اشاعه باقی بماند. این کشور با خلع سلاح تدریجی موافق است. این کشور هیچ جایگزینی برای بازدارندگی ایالاتمتحده قائل نیست و بازدارندگی جداگانه اروپا را غیرواقعی میداند.
ایرلند
ایرلند سلاحهای هستهای را یک تهدید مستقیم داخلی نمیداند اما دولت این کشور از خلع سلاح جهانی حمایت میکند، چراکه بر تأثیر تهدیدات هستهای بر جامعه جهانی تمرکز دارد. ایرلند روسیه را به دلیل رفتارهای غیرقابلپیشبینی، مدرنیزه کردن نیروی هستهای و نقض پیمان سلاحهای میانبرد هستهای یک تهدید میبیند؛ اما ایرلند هیچگاه پیکان انتقادات خود را روی یک کشور نشانه نمیرود مگر کشورهایی که NPT را امضا نکردهاند، شاید به این دلیل که میخواهد خود را کارگزار صادق این پیمان نشان بدهد. افکار عمومی نسبت به استفاده از نیروی نظامی و بهتبع آن سلاحهای هستهای دیدگاه بسیار منفی دارد. ۶۰ سال است که دولت ایرلند حامی عدم اشاعه و خلع سلاح هستهای بوده است و این موضع اصولی همه احزاب سیاسی این کشور است. حمایت از خلع سلاح هستهای و عدم اشاعه یکی از اصول سیاست خارجی ایرلند است. ایرلند نیروی اتمی فرانسه و بریتانیا را به امینت ملی خود بیربط میداند و این موضوع بر بیعلاقگی ایرلند برای عضویت در اتحادیه اروپا تأثیرگذار است. ایرلند عضو ناتو هم نیست.
ایتالیا
کتاب سفید دولت ایتالیا در سال ۲۰۱۶ اعلام میکند که تهدید هستهای برای ایتالیا جدی محسوب نمیشود؛ اما احتمال دسترسی تروریستها به این سلاحها یک تهدید میتواند باشد. تهدیدات اصلی ایتالیا از نواحی مانند مدیترانه مرکزی، ساحل و شاخ افریقا سرچشمه میگیرد. ایتالیا روسیه را یک تهدید نمیداند بلکه برعکس فکر میکند که تنش اتمی با روسیه را میتوان از طریق گفتگو و اقدامات اعتمادآفرین کاهش داد. درعینحال ایتالیا از روسیه خواسته به معاهده سلاحهای اتمی میانبرد متعهد بماند. ایتالیاییها موضوعات هستهای را بازمانده از دوران جنگ سرد میدانند که ارتباط چندانی با مسائل امروز پیدا نمیکند. طبق یک نظرسنجی که در سال ۲۰۰۶ انجام شد تنها ۳۳ درصد ایتالیاییها خبر داشتند که در کشورشان سلاح هستهای وجود دارد. اخیراً بحثهایی در ایتالیا پیرامون بازدارندگی اروپایی مطرحشده که با استقبال چندانی روبرو نشد. بهویژه اینکه گروهی معتقدند بازدارندگی اروپایی میتواند باعث تضعیف ناتو شود.
لتونی
تهدید هستهای برای لتونی جدی است. اینکه روسیه تهدید کرده برای دفاع از کریمه دست به سلاح هستهای میبرد برای لتونی نگرانکننده است. استقرار موشکهای اسکندر با توانایی حمل کلاهک هستهای در کالینینگراد، مجاورت کشورهای بالتیک، باعث شده تا لتونی تهدید هستهای را وارد ارزیابیهای امنیتی خود بکند. در میان افکار عمومی بحثهای هستهای چندان مطرح نیست و اکثراً ترس از روسیه باعث توجه سیاستگذاران در این کشور به سمت مسائل هستهای میشود. لتونی از ایده بازدارندگی هستهای حمایت میکند اما تنها در چهارچوب نیروی اتمی غرب و در قالب ناتو. لتونی از خلع سلاح جهانی هستهای حمایت میکند اما آن را در شرایط فعلی غیرممکن میداند. درعینحال لتونی از CTBT حمایت میکند. نظر غالب در این کشور این است که چرا چیزی را تعمیر کنیم که اصلاً خراب نیست. شراکت استراتژیک با ایالاتمتحده برای لتونی مهم است و لتونی به هر نوع جایگزینی برای نقش امریکا با دیده تردید مینگرد.
لیتوانیا
توجه لیتوانیا به سلاحهای هستهای به دلیل تهدیدی است که این کشور از جانب روسیه احساس میکند. روسیه اظهار کرده که حاضر است سلاح هستهای را علیه کشورهایی هم که این سلاح را ندارند استفاده کند. این تهدید برای لیتوانیا جدی است. اطلاعاتی درباره افکار عمومی این کشور در موضوعات هستهای وجود ندارد اما بحث جدی هم در این موضوع بین مردم در جریان نیست. لیتوانیا از TPNW حمایت نمیکند. این کشور اعتقاد چندانی به خلع سلاح ندارد. لیتوانیا معتقد است؛ ایالاتمتحده و ناتو ضامن اصلی امنیت هستهای اروپا هستند و تعهد امریکا معتبر است، فارغ از اینکه چه کسی در کاخ سفید در قدرت باشد. با توجه به افزایش ۴۰ درصدی بودجه بازدارندگی هستهای امریکا در بال شرقی و اعزام نیروهای امریکا به کشورهای بالتیک، چنین تفکری میتواند درست باشد. ازنظر لیتوانیا بازدارندگی جداگانه اروپایی چندان معنیدار نیست.
لوکزامبورگ
نه تهدید اتمی و نه تهدیدات روسیه برای لوکزامبورگ جدی نیست. تنها تهدیدات اتمی کره شمالی و نیز هند و پاکستان توجهها را در لوکزامبورگ به خود جلب کرده است. افکار عمومی هم علاقهای به بحث بازدارندگی ندارد. علیرغم این بیعلاقگی، لوکزامبورگ یکی از حامیان خلع سلاح و منع اشاعه است. لوکزامبورگ کوچکتر از آن است که بخواهد به موضوعات هستهای توجه کند. در خصوص این موضوعات، این کشور بیشتر از اتحادیه اروپا و ناتو پیروی میکند. در خصوص استقرار سامانه دفاع موشکی در اروپا این کشور نسبتاً موضع بیطرفی دارد، اگرچه قبول دارد چنین سامانهای باعث افزایش امنیت اعضای ناتو میشود.
مالت
نه نخبگان و نه مردم عادی نسبت به تهدید سلاحهای هستهای نگران هستند. ناآرامی و بیثباتی در لیبی و مدیترانه جنوبی دغدغه بسیار جدیتری است تا سلاحهای هستهای. بااینحال همه گروههای سیاسی سلاحهای هستهای را تهدیدی علیه جامعه بینالمللی میدانند. مالت از کشورهای طرفدار خلع سلاح هستهای است. افزایش تنشهای هستهای از اوکراین تا شبهجزیره کره و سیاستهای هستهای جدید دولت ترامپ، حمایت از خلع سلاح هستهای جهانی را در مالت افزایش داده است. مالت طرفدار پروژه اروپایی، سیاست خارجی مشترک، مستقل و سیاست دفاع اروپایی غیرهستهای است. مالت معتقد است که دفاع اروپایی بدون نیروی هستهای فرانسه و بریتانیا قویتر هم میتواند باشد.
هلند
سند استراتژی ۲۰۱۳ هلند سلاحهای هستهای را یک تهدید میداند اما به تهدیدات دیگر مانند تهدیدات سایبری، تروریسم و جرائم بینالمللی اولویت بالاتری میدهد. ضمن اینکه تهدید هستهای را بیشتر از طرف تروریسم هستهای میداند تا از سوی دولتهای هستهای. هلند از ابتدای بحران اوکراین، روسیه را فارغ از سلاحهای هستهایاش یک تهدید میداند. این موضع بعد از سقوط هواپیمای MH17 تقویت شد. براساس یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۳، ۸۵ درصد مردم هلند موافق ممنوعیت سلاحهای هستهای هستند. در مواقعی پارلمان هلند هم چنین موضعی داشته ازجمله در سال ۲۰۱۳ که هلند به فکر جایگزینی F16 با یک هواپیمای جدید بود، پارلمان تلاش داشت تا مطمئن شود که این هواپیمای جدید توانایی انتقال سلاحهای هستهای را نداشته باشد. هلند جزء کشورهای اروپایی هست که در آن بین نخبگان و عموم جامعه در مورد سلاحهای هستهای اختلاف وجود دارد. به همین جهت هلند تنها عضو ناتو هست که در گفتگوهای TPNW شرکت کرد. علیرغم این موضوع، هلند در طرحهای هستهای ناتو شرکت میکند و بیست سلاح هستهای تاکتیکی امریکا را در خاک خود پذیرفت. هم دولت و هم عموم مردم در این کشور طرفدار خلع سلاح هستهای هستند اما نه به قیمت امنیت ناتو. درواقع خلع سلاح باید بخشی از مذاکرات با روسیه باشد. بهطورکلی بحثی در جامعه هلند در ارتباط با مسائل هستهای در جریان نیست. عموماً شهروندان هلندی بحث بازدارندگی را به ناتو ربط میدهند.
لهستان
لهستان تهدید هستهای را از زاویه تهدید روسیه میبیند، بهویژه استقرار سلاحهای هستهای تاکتیکی روسیه در کالینینگراد که فقط ۳۰۰ کیلومتر با ورشو فاصله دارد. در اینکه روسیه یک تهدید است، بین عموم مردم در این کشور اتفاقنظر وجود دارد. لهستان حتی معتقد است برای حفظ توازن، تعداد سلاحهای هستهای امریکا در خاک اروپا باید افزایش یابد. مردم این کشور همچنین به بازدارندگی اعتقاد دارند. درعینحال یک نظرسنجی توسط نیوزویک در سال ۲۰۱۶ نشان داده است که نیمی از مردم این کشور با استقرار سلاحهای هستهای در خاک این کشور مخالفند و فقط ۲۵ درصد از آن حمایت میکنند. این نشان میدهد که مردم این کشور موافق چتر حمایت هستهای هستند اما با استقرار این سلاحها در خاک خود مخالفند. نخبگان لهستانی خلع سلاح کامل هستهای را یک توهم زیبا میدانند؛ زیرا باور دارند روسیه هرگز حاضر نیست دست از سلاحهای هستهای خود بکشد، چرا که اساس قدرت جهانی روسیه را تشکیل میدهد. افکار عمومی بهطورکلی مخالف بازدارندگی اروپایی است. لهستان، ناتو به رهبری امریکا را یک تضمین قابلاعتماد برای امنیت خود میداند. بازدارندگی اروپایی کوچکتر از آن است که بتواند امنیت لهستان را تضمین کند.
پرتغال
مفهوم دفاع ملی استراتژیک پرتغال ۹ تهدید و خطر محیطی جهانی را شناسایی کرده است که در آن اشاعه هستهای پس از تروریسم بینالمللی، دزدی دریایی و جرائم سازمانی بینالمللی رتبه چهارم را دارد. همین سند، اشاعه هستهای را پس از تروریسم بینالمللی دومین عامل تهدیدزای امنیت ملی شناسایی کرده است. در هردوی این موارد دستیابی تروریستها یا دولتهای یاغی به سلاحهای هستهای را عامل تهدید میداند. پرتغال، روسیه را یک تهدید نمیداند اما درک میکند که سایر اعضای ناتو نسبت به روسیه دغدغههایی دارند. با اینحال روسیه یک شریک ضروری برای ثبات اروپا و مناطق همسایه است. موضوع بازدارندگی هستهای چندان در میان جامعه پرتغال محل بحث نیست. پرتغالیهای جوان نسبتاً طرفدار خلع سلاح جهانیاند. خلع سلاح هستهای در قانون اساسی این کشور موردتوجه قرارگرفته است؛ اما احزاب جریان اصلی این را یک روند بلندمدت میدانند.همچنین دولت پرتغال بازدارندگی اروپایی را غیرعملی میداند.
رومانی
برای رومانی، تهدیدات متعارف جدیتر از تهدیدات هستهای است، بهعنوان مثال تهاجم نظامی به کریمه. همچنین برای رومانی تروریسم هستهای و قاچاق مواد رادیواکتیو در کنار حملههای سایبری تهدیدی جدی محسوب میشود. رومانی روسیه را جدای از سلاحهای هستهایاش یک تهدید میداند. تهاجم روسیه به اوکراین تأثیر زیادی بر ذهن رومانیاییها گذاشته است، به همین جهت بهطور فعالانهای به دنبال کسب حمایت از شرکای غربیاش هستند. هسته اصلی امنیت ملی و استراتژی دفاعی رومانی کنترل تسلیحات، عدم اشاعه و خلع سلاح است. موضع رومانی در خصوص بازدارندگی بر تأکید بر ناتو و امریکا استوار است. البته رومانی در اختلاف میان اتحادیه اروپا یا ایالاتمتحده جانب کسی را نمیگیرد.
اسلواکی
اسلواکی تهدیدات هستهای را یک تهدید فرعی یا غیراولویتدار میداند. تهدیدات اصلی برای این کشور نقض حقوق و استانداردهای بینالمللی، جنگهای سایبری و جنگهای هیبریدی است. اسلواکی بهطور عملگرایانهای رابطهاش با روسیه را تنظیم کرده است. روسیه یک شریک تجاری مهم برای اسلواکی هست. ازنظر اسلواکی روسیه یک بازیگر و شریک مهم است که مسائل سیاست بینالملل بدون آن قابلحل نیست، به همین جهت روسیه را یک تهدید بزرگ نمیبیند. در میان افکار عمومی این کشور موضوعات هستهای چندان جلبتوجه نمیکند، اگرچه اخیراً توجه افکار عمومی به این موضوعات اندکی جلب شده است؛ آنهم به دلیل تنش میان هند و پاکستان و نیز آزمایشهای هستهای کره شمالی. اسلواکی از خلع سلاح در همه اشکال آن، نهفقط سلاحهای هستهای، دفاع میکند. همچنین اسلواکی برای امنیت خود هم درخصوص بازدارندگی هستهای و هم درخصوص دفاع موشکی به ناتو تکیه دارد.
اسلونی
در استراتژی دفاعی اسلونی، تهدیدات اتمی در کنار تهدیدات نظامی، اقدامات غیرقانونی با سلاحهای متعارف، سلاحهای کشتارجمعی و تکنولوژی هستهای، سوءاستفاده از تکنولوژیها و سیستمهای اطلاعاتی همچنین فعالیتهای جاسوسی در مرتبه دوم اهمیت قرار میگیرند. این طبقه شامل تهدیدهایی است که جامعه جهانی را که اسلونی هم عضوی از آن است متأثر میسازد. تصمیمگیران در اسلونی، روسیه را یک تهدید نمیدانند. افکار عمومی تأثیر زیادی بر تصمیمگیریها در اسلونی ندارد. به همین دلیل اسلونی معاهده TPNW را به دلیل اینکه عضو ناتو است، امضا نکرد؛ درحالیکه بخشهایی از جامعه مدنی این کشور نسبت به آن اعتراض داشت. این اعتراضها به حدی بود که دولت مجبور شد در خصوص اقدام خود توضیح دهد. اسلونی طرفدار خلع سلاح است اما دستیابی به آن شرایطی میطلبد تا اعتماد طرفین در طول مسیر حفظ شود. اسلونی خطمشی بازدارندگی خود را با سایر کشورهای اروپایی و اعضای ناتو هماهنگ میکند اما چندان برای دستیابی به بازدارندگی اروپایی فعال نیست.
اسپانیا
تهدیدات هستهای در استراتژی امنیت ملی اسپانیا جایگاه چندانی ندارد و روسیه هم تهدید جدی برای امنیت ملی این کشور محسوب نمیشود، اگرچه روسیه تنها کشور اتمی غیرغربی است که توان واردکردن ضربه به خاک اسپانیا را دارد؛ افکار عمومی هم در این کشور توجه چندانی به بحث بازدارندگی ندارند. همچنین موضع دولت اسپانیا تحت تأثیر سه واقعیت است: این کشور از چتر هستهای ناتو بهرهمنداست، اسپانیا سلاح هستهای ندارد و همچنین این کشور عضو NPT است. به همین دلیل اسپانیا با TPNW مخالف است. اسپانیا یک کشور آتلانتیکگراست؛ درنتیجه برای این کشور در موضوعات هستهای همکاری با ایالاتمتحده بسیار مهمتر از انگلیس و فرانسه است. فرهنگ استراتژیک انگلیس و فرانسه مانع از این است که اسپانیا روی این دو کشور حساب باز کند.
سوئد
تهاجم نظامی چه به شکل متعارف و چه با سلاحهای هستهای اولین تهدید امنیت ملی این کشور است. تهدیدات سایبری در رتبه بعدی قرار دارند. بعد از آنها هم تروریسم و بنیادگرایی خشن است. سوئد اعلام کرده که سلاحهای هستهای بزرگترین تهدید بشری و وجود آنها نشانه ناتوانی جامعه بینالمللی است. وضعیت کره شمالی هم ازنظر سوئد بزرگترین منبع بیثباتی و ناامنی در جنوب شرق آسیاست. افکار عمومی در سوئد تأثیر زیادی در سیاستگذاری این کشور دارد. افکار عمومی سوئد مخالف بازدارندگی و سلاحهای هستهای است. به همین دلیل اختلاف زیادی بین مدیریت امنیتی و سیاست هستهای ازیکطرف و تلاشهای سوئد برای خلع سلاح هستهای از طرف دیگر وجود دارد. سوئد ازیکطرف تلاش میکند تا جایگاه خود بهعنوان حامی اصلی خلع سلاح هستهای را حفظ کند و از طرف دیگر روابط فرا آتلانتیک خود را در امور امنیتی و همکاری خود با ناتو ادامه دهد. به همین جهت سوئد تأکید بیشتری بر همکاری با ایالاتمتحده و ناتو دارد تا بازدارندگی اروپایی.
بریتانیا
بریتانیا تهدیدات موجود را براساس احتمال وقوع و میزان تأثیرات آنها به سه دسته اولویت تقسیم کرده است. سلاحهای کشتارجمعی در مرتبه دوم اولویت قرار میگیرند. مرتبه اول شامل تروریسم، امنیت سایبری، منازعات بینالمللی، مشکلات سلامت عمومی، بلایای طبیعی و ناامنی خارج مرزها میشود. علاوه براین دولت بریتانیا معتقد است میزان احتمال و تأثیرگذاری این دوطبقه در دو دهه آینده افزایش پیدا خواهد کرد؛ اما اهمیت تهدیدات هستهای نسبتاً ثابت باقیمانده است و دلیل آنهم این است که بریتانیا تعهد کرده تا به بازدارندگی حداقل اکتفا کند. در صورت تهدید ناتو در آینده و به دلیل تعهد متقابل بریتانیا به اعضای ناتو، احتمال دارد اهمیت این موضوع افزایش پیدا کند. بریتانیا، روسیه را یک تهدید میبیند، فارغ از سلاحهای هستهای روسیه. درعینحال امنیت بریتانیا در مقابل روسیه به دلیل بازدارندگی ملیاش تأمین میشود. همچنین بریتانیا توان واردکردن یک ضربه مهلک به روسیه را دارد، حتی اگر روسیه ضربه اول را بزند. بهعبارتدیگر بریتانیا، تهدید اتمی روسیه را چیزی میبینید که باید با آن کنار آمد.
افکار عمومی در بریتانیا طرفدار بازدارندگی است. وقتی حزب کارگر در دهه ۱۹۸۰ از خلع سلاح یکجانبه سخن گفت، باعث شد تا دو انتخابات سراسری را پشت سر هم ببازد تا اینکه نهایتاً به ایده بازدارندگی بازگردد. در حال حاضر هم حزب کارگر و هم محافظهکار از نوسازی ناوگان زیردریایی هستهای بریتانیا حمایت میکند (اگرچه جرمی کوربین شخصاً به خلع سلاح یکجانبه اعتقاد دارد). استثنا در این مورد حزب سبزها و حزب ملی اسکاتلند است که طرفدار حذف سلاحهای هستهای میباشند (ناوگان زیردریاییهای هستهای بریتانیا در اسکاتلند مستقر است). لازم به ذکر است که همکاری بریتانیا و فرانسه به سال ۱۹۹۲ و تشکیل کمیسیون مشترک هستهای آنگلو فرانس برمیگردد. در سال ۲۰۱۲ این همکاری یک قدم بهپیش رفت و معاهده همکاری بر روی ذخایر هستهای موجود امضا شد. بهطورکلی میتوان گفت بریتانیا با ادغام بیشتر اروپا در موضوعات امنیتی و دفاعی خارج از ناتو مخالف است. جالب اینجاست که برکسیت تعهد دولت بریتانیا به امنیت اروپا را افزایش داده است؛ اما باید منتظر ماند و دید که چگونه این جدایی اتفاق میافتد و چگونه بر اعتبار پیشنهادهای بریتانیا در خصوص گسترش بازدارندگی خارج از ناتو تأثیر میگذارد.
دپارتمان اروپا/ اسفند ۱۳۹۷