مقدّمه

 پس از اعلام توافق احزاب سوسیال دموکرات[۱] با اتّحادیه­ی دموکرات مسیحی[۲] و سوسیال مسیحی[۳] برای تشکیل دولت بعدی آلمان، احزابِ یادشده بر مبنای سنّت سیاسی در این کشور سند توافقی را به منظور تعیین و اعلام خطّ مشی دولت در چهار سال آینده منتشر نمودند.[۴] این سند که در تاریخ ۱۴ آوریل ۲۰۲۵ (۲۵ فروردین ۱۴۰۴) انتشار یافت، دربردارنده­ی خطوط اصلی و برنامه­های کلّی مورد توافق احزابِ حاضر در دولت ائتلافی آینده به رهبری فریدریش مرتس– خواهد بود. بر اساس جدیدترین اعلام رسانه­ای، صدور فرمان رسمی رئیس جمهور و فرآیند معرّفی کابینه­ی جدید آلمان در تاریخ ۶ مه ۲۰۲۵ (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴) آغاز خواهد شد.[۵] در گزارش پیشِ رو، محتویات این سند در بخش­های مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار می­گیرد.

روسیه و اوکراین

در محیط بین­ الملل، دشمنان آزادی و دموکراسی تلاش می­کنند از طریق هجوم نظامی و امنیتی، این هنجارها را از میان بردارند. نظام­های سیاسی اقتدارگرا در حال رشد و تقویت هستند. تهاجم نظامی روسیه به اوکراین، امنیت آلمان و اروپا را به مخاطره افکنده­است. علاوه بر این، ما شاهد حملات هیبریدی و ترکیبی نیز هستیم: این حملات برای از میان بردن انسجام اجتماعی آلمان و ایجاد اختلال در دموکراسی و امنیتی ملّی ما طرّاحی شده­است. ما امروز علاوه بر حملات خارجی، در داخل مرزهای خود نیز شاهد تهدیدات امنیتی از جانب رژیم­های ضدّدموکراتیک هستیم (ص.۱). جمهوری فدرال آلمان برای اجرای قاطعانه و جدّی تحریم­های روسیه – که پس از حمله­ی این کشور به اوکراین تصویب شده­است- تلاش خواهد کرد. ما از تصمیمات اتحادیه­ی اروپا برای وضع محدودیت­های گمرکی و مالیاتی بر کالاهای تولیدشده در روسیه و بلاروس به منظور تشدید فشار بر این دو کشور، به نحو قاطع پشتیبانی می­کنیم (ص. ۱۰).

امنیت ملّی آلمان از زمان پایان جنگ سرد تا کنون، هرگز به اندازه­ی امروز در معرض تهدید نبوده­است. بزرگترین و مستقیم­ترین تهدید علیه امنیت ملّی ما، امروز از روسیه نشأت می­گیرد؛ کشوری که وارد چهارمین سالِ یک جنگ وحشیانه و غیرقانونی علیه دولت اوکراین شده­است. روند تقویت تسلیحاتی روسیه همچنان ادامه دارد. ولادیمیر پوتین، حاکم کشور روسیه تمام تلاش خود را برای ایجاد اخلال در نظم قانون­محور بین­الملل به کار می­بندد (ص.۱۲۵).

حمایت از اوکراین به منظور ایجاد امکان مطلوب برای دفاع در برابر جنگ تجاوزگرانه­ی روسیه، با قدرت ادامه خواهد یافت. دفاع از نظم قانون­محور بین­الملل بر مبنای منشور ملل متّحد و اعلامیه­ی جهانی حقوق بشر، جزء لاینفکّ راهبرد امنیتی ما خواهد بود. اوکراین به مثابه دولتی قوی، دموکراتیک و برخوردار از حقّ حاکمیت، که بتواند به نحو مستقل و با نگاه به آینده­ی مناسبات یوروآتلانتیکی، برای آینده­ی خود تصمیم بگیرد، برای امنیت ملّی آلمان واجد اهمیّتی ویژه است. به همین دلیل نیز دولت آلمان در هماهنگی با شرکای خود، حمایت سیاسی، مدنی و نظامی از دولت اوکراین را تداوم خواهد داد و تقویت خواهد نمود.  کشور ما برای دستیابی به یک راهبرد مشترک و هماهنگ با شرکای اروپایی و آمریکایی خود تلاش خواهد کرد؛ هدف این راهبرد مشترک، دستیابی به یک صلح واقعی و پایدار است، به نحوی که اوکراین بتواند از موضع قدرت و استقلال، آینده­ی خود را تعیین کند. تضمین استقلال و حاکمیت برای دولت اوکراین، بخش اصلی و اساسی این راهبرد خواهد بود.

کشور آلمان در روند بازسازی اوکراین مشارکت خواهد کرد. هم­اکنون با متّحدان خود در حال رایزنی برای یافتن راهکاری هستیم که بتوانیم دارایی­های بلوکه­شده­ی روسیه را به طور کامل در اختیار بگیریم و از منبع این دارایی­ها برای تأمین هزینه­های پشتیبانی نظامی و اقتصادی از اوکراین استفاده کنیم. ما از تصمیم اجلاس ناتو در واشنگتن مبنی بر ارائه­ی چشم­انداز عضویت اوکراین در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، حمایت می­کنیم. دولت آلمان رسماً پیشنهاد می­دهد که یک دادگاه بین­المللی برای رسیدگی به جنایات جنگی ارتش روسیه در جنگ اوکراین تشکیل شود. این دادگاه می­بایست عاملان و مسّببان این جنایت­ها را تحت تعقیب بین­المللی قرار دهد (ص.۱۲۷).

ترکیه و سوریه

 ترکیه یک شریک راهبردی در چهارچوب ناتو، یک همسایه­ی مهم برای اتّحادیه­ی اروپا و یک نقش­آفرین بسیار تأثیرگذار در میدان خاورمیانه است. آلمان در مواجهه با چالش­های خود در حوزه­ی مهاجرت و مسائل امنیتی، همکاری با کشور ترکیه را ادامه خواهد داد. بهبود بنیادین در وضعیت دموکراسی، حقوق بشر و حکومت قانون، مؤلّفه­ای بسیار مهم در تعیین مسیر آینده­ی مناسبات با ترکیه است. روابط میان اتحادیه­ی اروپا و ترکیه بسیار مهم و راهبردی است؛ این برای ما ناراحت­کننده و تأسف­بار است که ترکیه به نحوی فزاینده از معیارهای هنجاری و ارزشی اتحادیه­ی اروپا فاصله می­گیرد (ص.۱۴۰).

حمایت ما از بازگشت ثبات به سوریه و مشارکت در بازسازی اقتصادی این کشور، ادامه خواهد یافت و در عین حال مشروط به تأمین برخی پیش­شرط­ها خواهد بود. این روند می­بایست به بازگشت آوارگان سوری به سرزمین خود بینجامد. مهمترین معیارهای ما برای تنظیم مناسبات با دولت جدید سوریه، حفاظت از حقوق همه­ی گروه­های قومی و مذهبی، مشارکت اجتماعی و سیاسی آنان، و توجّه به حقوق بشر (به ویژه حقوق زنان) می­باشد (ص. ۱۲۸).

ناتو و ایالات متحده­ی آمریکا

 روابط دوجانبه با ایالات متّحده­ی آمریکا برای ما اهمیتی ویژه دارد. مشارکت فراآتلانتیکی در قالب سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)  نمونه­ای موفّق از این رابطه بوده­است که به هر دور طرف (آلمان و آمریکا) سود رسانده­است. این رابطه می­بایست در چهارچوب شرایط جدید [اشاره­ی غیرمستقیم به ریاست جمهوری ترامپ] نیز با جدیّت ادامه یابد. به همین دلیل نیز ما آماده هستیم که مسئولیت بیشتری در قبال امنیت خود بر عهده بگیریم. در حوزه­ی تجارت نیز ما خواستار تعمیق پیوندهای خود با قاره­ی آمریکای شمالی هستیم. ابتکار «فضای اقتصادی فراآتلانتیکی» می­تواند شرایط لازم برای حضور قدرتمند اروپا و قاره­ی آمریکا در معادلات اقتصاد جهانی و رقابت­های تجاری را فراهم آورَد. کشور کانادا نیز قطعاً بخشی از این مشارکت فراآتلانتیکی است؛ ارزش­ها و منافع مشترک بسیاری هست که آلمان و کانادا را به یکدیگر مرتبط می­کند.

پادشاهی بریتانیا، هم در قالب ناتو، هم در چهارچوب روابط دوجانبه و هم به عنوان یکی از شرکای مهمّ اتحادیه­ی اروپا، واجد اهمیّتی ویژه است. معاهده­ ویژه­ی دفاعی آلمان و بریتانیا[۶] (منعقدشده در اکتبر ۲۰۲۴) مهمترین سند تنظیم­گر روابط دوجانبه­ی ماست. در دولت جدید نیز همکاری ما با لندن به منظور اجرای کامل مفاد این سند، تداوم خواهد یافت (ص.۱۲۷).

سازمان پیمان آتانتیک شمالی (ناتو) یکی از مهمترین بنیادهای سامان امنیتی و دفاعی جمهوری فدرال آلمان است. در چهار سال آینده (دوره­ی جدید پارلمان و دولت ائتلافی) تلاش­های ما در همه­ی جهات به منظور تقویت نقش آلمان و اتحادیه­ی اروپا در تنظیم برنامه­های ناتو و اجرای آن­ها قاطعانه تداوم خواهد یافت. با توجّه به توافق پارلمان با بازنگری در قوانین مربوط به بدهی­های عمومی دولت، دست ما برای افزایش بودجه­ی نظامی باز خواهد بود. دولت آلمان تلاش خواهد کرد از طریق ارائه­ی مشوّق­های ویژه به جوانان برای استخدام در ارتش، افزایش سرمایه­گذاری علمی و پژوهشی در حوزه­های دفاعی، افزایش سهم صنایع دفاعی و نظامی از بودجه­ی عمومی و درآمد ناخالص داخلی، و سرمایه­گذاری ویژه در حوزه­ی امنیت سایبری و صنایع جنگ الکترونیک، ارتش آلمان را تبدیل به قدرتمندترین ارتش اروپاییِ ناتو کند.

موقعیت ویژه­ی جغرافیایی کشور آلمان، مستلزم ایفای نقشی ویژه در ایجاد پیوند میان دو جناح شرقی و غربی ناتو است. تصویب حضور دائمی یگان­های ارتش آلمان در کشور لیتوانی و مشارکت نیروی هوایی ارتش ما در فعالیت­های شناسایی و ضدّجاسوسی بر فراز دریای بالتیک، نشانه­هایی از این واقعیت است که دولت فدرال عزم خود را برای تقویت جناح شرقی ناتو و مشارکت فعال در این روند، جزم کرده­است. در حوزه­ی دفاعی و امنیتی، امکانات هوشمند کشور برای مقابله با فعالیت­های جاسوسی و خرابکاری، تقویت خواهد شد. (ص. ۱۲۹).

جمهوری خلق چین

 راهبرد جمهوری فدرال آلمان در قبال جمهوری خلق چین، بر مبنای «ریسک­زدایی[۷]» خواهد بود. در دوره­ی ۴ ساله­ی پیشِ رو، یک کمیسیون تخصّصی در پارلمان آلمان، مسئول نظارت مستمر بر وضعیت روابط دوجانبه با پکن خواهد بود. این کمیسیون جدیدترین وضعیت روابط اقتصادی، وابستگی­ها، تهدیدات و فرصت­های موجود در رابطه با چین را تجزیه و تحلیل می­کند و مشاوره­های لازم برای اجرای راهبرد ریسک­زدایی را در اختیار دولت قرار خواهد داد (ص.۱۲). قطع وابستگی علمی و تکنولوژیک به چین، اولویت بسیار مهمّی برای دولت فدرال است. به زودی پژوهش­های هدفمندی برای مقابله با جریان “ترویج عمدی اطلاعات و اخبار دروغ” در فضای مجازی، و تقویت زیرساخت­های فنّی و سایبری کشور با هدف قطع وابستگی به چین در حوزه­ی شبکه­های ارتباطی (اینترنت) آغاز خواهد شد (ص.۸۱).

سیاست آلمان در قارّه­ی آفریقا مبتنی بر تلاش برای مهار نفوذ روسیه و چین است. این سیاست از طریق برقراری روابط راهبردی با اتّحادیه­ی آفریقا و تثبیت فضای تجارت آزاد در این قارّه، به ویژه با تمرکز بر امنیت و ثبات در منطقه­ی ساحل و شاخ آفریقا، مبارزه با تروریسم، ناامنی­های سیاسی-اجتماعی و کلیّه­ی عوامل فرار و مهاجرت غیرقانونی را در دستور کار خواهد داشت (ص.۱۲۸)

همکاری اقتصادی با چین بر مبنای حفظ منافع آلمان و اروپا تداوم خواهد یافت. درک این واقعیت ضروری است که جمهوری خلق چین، رفتار خود را در حوزه­ی تجارت بین­الملل بر اساس «رقابت و چالش­گری سیستمی[۸]» تنظیم می­کند. این احتمال وجود دارد که جمهوری فدرال آلمان در همکاری با شرکای اروپایی خود، در صورت ضرورت، به مقابله با این راهبرد چین برخیزد. به همین منظور، کشورهای اتحادیه­ی اروپا نیازمند یک استراتژی واحد در قبال این کشور هستند. ما بر این نکته تأکید می­کنیم که گسترش روابط با تایوان در دولت جدید پیگیری خواهد شد. هرگونه تغییری در رابطه با وضعیت تایوان می­بایست از طریق صلح­آمیز و بدون توسّل به زور انجام پذیرد (ص. ۱۲۸ – ۱۲۹).

 

[۱] SPD

[۲] CDU

[۳] CSU

[۴] https://www.wiwo.de/downloads/30290756/8/koalitionsvertrag-2025.pdf

[۵] https://www.zdf.de/nachrichten/politik/deutschland/bundestag-merz-mai-kanzler-regierungsbildung-100.html

[۶] Trinity House Agreement

[۷] De-Risking

[۸] Systemische Rivalität

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *