مقدمه

آمریکا در پی گرد هم آوردن کشورهای عربی تحت یک اتحاد نظامی برای مقابله با ایران است. در قالب این طرح کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس (GCC) به همراه کشورهای اردن و مصر در یک اتحاد نظامی ملحق می‌شوند. طرح آمریکا برای اتحاد نظامی دول عربی با عنوان “اتحاد استراتژیک خاورمیانه” به‌اختصار در رسانه‌ها (MESA) و یا “ناتوی عربی” نامیده شد.

یکی از بازیگران قابل‌توجه در خصوص مسائل خاورمیانه، اروپاست. درک روشن از موضع اروپا در قبال این اتحاد نظامی دشوار است، اما می‌توان برای مخالفت اروپا با این طرح و یا موافقت آنان با این پیمان نظامی نشانه‌هایی پیدا کرد. در این نوشتار رویکرد اروپا به تشکیل ناتوی عربی از دو زاویه «رویکرد تمایل و موافقت» و «رویکرد عدم تمایل و مخالفت» بحث شده است. نتایج بررسی‌ها در انجام این نوشتار نشان داد که اروپا از دو منظر متفاوت یعنی تعریف طرح در قالب «ثبات همسایگی- ثبات مسیرهای انرژی» تا تعریف آن به‌عنوان «تشکیل ناتو عربی برای تقابل با ایران» دو رویکرد متفاوت دارد.

سناریو ضعیفِ رویکرد تمایل و موافقت با عطف به اهمیت ثبات درکشورهای عربی و ناحیه مدیترانه به‌عنوان مرز میان اروپا و جهان عرب:

اروپا خواهان تعریف مدیترانه به‌عنوان منطقه مشترک همکاری میان اروپا و کشورهای عربی است. به گفته رئیس کمیسیون اروپا، ژان کلود یونکر، گاهی تفاوت‌هایی در رویکرد وجود دارد، بااین‌حال منافع مشترک دو طرف مخصوصاً در مدیترانه حیاتی است و همچنین انرژی و مسائل آب‌وهوایی به اهمیت این روابط شدت بخشیده است. امنیت و ثبات در خاورمیانه به معنی برقراری ارتباط بهتر بازارهای انرژی و ارتباط بهتر این ناحیه با اروپاست. اروپا حتی مسائلی چون حمل‌ونقل، آب‌وهوا، محیط‌زیست را در مجموعه روابط تجاری و سیاست همسایگی[۱] خود با جهان عرب می‌بیند و قرابت جغرافیایی چیزی است که روابط اروپا با جهان عرب را بسیار مرتبط می‌کند. از سویی، حجم بالای ذخایر انرژی در بعضی از کشورهای عربی و نیازهای اتحادیه اروپا به وجود تأمین‌کنندگان متنوع انرژی باعث می‌شود که اروپا به هر چیزی که به ثبات جهان عرب کمک کند، تمایل نشان دهد. نفت و گاز هنوز عناصر مهمی از مجموعه نیاز اروپا به انرژی را تشکیل می‌دهد، تقریباً ۶۰ درصد از نیازهای انرژی اروپا شامل این دو عنصر است. اروپا در پی اطمینان حاصل کردن از تأمین مقرون‌به‌صرفه و پایدار نفت و گاز برای شهروندان و صنایع خود است. گفتگوی اروپایی‌ها با کشورهای تولیدکننده گاز مانند الجزایر، مصر و عراق رو به گسترش است و در همین راستا در حال ارتقاء پروژه‌هایی هستند که اهمیت استراتژیک تنوع بخشیدن به عرضه انرژی برای اروپا را فراهم کند.[۲] ازنظر اقتصادی بی‌ثباتی رو به رشد در اقتصادهایی با صادرات نفتی مانند لیبی و عراق، موجب نگرانی شدید در مورد عرضه نفت و امنیت انرژی اتحادیه اروپا شده است.[۳]

بنابراین ثبات انتقال انرژی و همچنین ثبات داخلی کشورهای عربی برای اروپا حائز اهمیت است. از منظر بازارهای انرژی، اروپا مایل است که کشورهای عربی بجای رقابت تسلیحاتی در منطقه، به استحکام داخلی و روابط فی‌مابین بپردازند. از این منظر اروپا با هرگونه تلاشی که به افزایش ثبات در ناحیه مدیترانه منجر شود، تمایل نشان می‌دهد. به‌زعم اروپا اشتراک چالش‌ها و فرصت‌هایی که در امنیت، تروریسم، مهاجرت نامنظم، تغییرات اقلیمی، توسعه اقتصادی و تجارت پیشرو قرار دارد، منافع اتحادیه اروپا و جهان عرب را به هم متصل کرده است و اروپا خواهان نظم و امنیت بیشتر در آن کشورهاست[۴]

به‌زعم اروپا اکثر ملت‌های منطقه با چالش‌های جدی داخلی مواجه هستند که موفقیت کمی برای حل آن‌ها دارند و صرفاً می‌توانند برخی از جوانب تحولات داخلی خود را سرکوب کنند. مصر با حضور کم‌سابقه تروریست‌ها در سینا روبروست. جنگ‌های داخلی در یمن، سوریه و لیبی، چشم‌انداز کمی برای حل مسالمت‌آمیز دارند. اگر این کشورها بتوانند با همکاری یکدیگر به‌سوی حل این مشکلات پیش بروند، مطلوب است؛ اما همین طرح نباید موجب بحران‌های امنیتی جدید باشد. ازاین‌رو اروپا با توجه به ملاحظات امنیتی جدید خود، خواهان تعریف این طرح به معنای تقابل با ایران نیست و صرفاً خواهان تعریف آن در قالب همکارهای جدید و بیشتر میان خود کشورهای عربی است.

سناریوی قوی رویکرد منفی اروپا به شکل‌گیری ناتو عربی به‌عنوان افزایش تقابل با ایران؛ تهدید بیشتر دموگرافی کنونی و امنیت انرژی در خاورمیانه:

آشفتگی که در بسیاری از نقاط جهان عرب دیده می‌شود، در اروپا تأثیر مستقیم بجای می‌گذارد. اروپا جنگ در سوریه و یا بی‌ثباتی عمیق در لیبی را به‌عنوان درگیری‌هایی در دوردست مشاهده نمی‌کند، بلکه عواقب آن را در کشورهای خود مشاهده می‌کند.[۵]

اروپا همچنین معتقد است که زمینه برای تشکیل چنین اتحادهایی مهیا نیست. یکی از اصلی‌ترین موانع تشکیل این اتحاد، اختلافات داخلی ازجمله اختلاف قطر با شرکای اسمی[۶] کشورهای عضو خلیج‌فارس است.[۷] مقصود از اسمی نامیدن آن، عدم اتحاد واقعی میان این کشورها است. چنانچه در ماه ژوئن ۲۰۱۷، عربستان سعودی، مصر، بحرین و امارات متحده عربی، از زمین، دریا و هوا دوحه را در محاصره قرار دادند.[۸]

به‌زعم اروپا، سیاست جدید آمریکا می‌تواند مناقشات فرقه‌ای در خاورمیانه را افزایش دهد. آنچه شایان توجه است، مخالفت اروپا نسبت به افزایش هرگونه تنش و درگیری بیشتر در خاورمیانه است که موجب شکل‌گیری موج جدیدی از آوارگان می‌شود. اروپا نسبت به این موضوع حساسیت بالایی یافته است. موضوع ورود پناه‌جویان از مسیرهای متفاوت، اختلاف رهبران اروپایی بر سر سهمیه پذیرش، وجوه امنیتی افزایش شمار پناه‌جویان در اروپا، واکنش ملی‌گرایان و گروه‌های راست افراطی به پناه‌جویان در اروپا، نگرانی و حساسیت از شمار پناه‌جویان کشورهای عربی شمال آفریقا، اختلاف گروه‌های داخلی و احزاب بر سر نحوه مواجه دولت و مردم با پناه‌جویان همه از عواقب شکل‌گیری موج جدید مهاجران و سرازیر شدن آنان به‌سوی اروپاست.

آغاز آزادی‌خواهی و جنبش طرفدار دموکراسی در مصر، سوریه، لیبی، یمن و بحرین به یک دوره آشفتگی بی‌سابقه همراه با خشونت و جنگ داخلی منجر شد. بنابراین شورش‌های مردمی، افراط‌گرایی مذهبی، درگیری‌های بین دولتی، رقابت‌های خارجی و نظامی و مداخلات در این ناحیه تأثیر مستقیمی بر اروپا داشته است. موج گسترده‌ای مهاجران از شمال آفریقا و خاورمیانه موجب تنش‌های سیاسی در اروپا و بحث‌ها در بروکسل را افزایش داده است. همچنین افزایش ناگهانی درگیری‌ها در امتداد مرزهای دریایی اتحادیه اروپا به افزایش ناگهانی تعداد پناهندگان سوری منجر شده است. بنابراین اروپا شاهد بدترین بحران پناهندگان در کل همه دوران‌هاست.

اروپا همچنین با رویکرد ترامپ در قبال مسائل جهان عرب و ایران توافق ندارد. در اواسط ماه نوامبر سال ۲۰۱۵، اشتون کارتر وزیر دفاع وقت آمریکا در گفتگو با نشریه آتلانتیک اقدام به انتقاد کم‌سابقه‌ای از سیاست‌های تسلیحاتی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس کرد و ضمن نکوهش ضعف توان نظامی این کشورها، به آن‌ها توصیه نمود به‌جای خرید تسلیحات گران‌قیمت، به تقویت “نیروهای زمینی” خود و “تشکیل نیروهای ویژه” بپردازند. اشتون کارتر در ادامه با یادآوری انتقادات رئیس‌جمهوری آمریکا از سران شورای همکاری در کمپ دیوید افزود: رئیس‌جمهوری آمریکا به‌طور خصوصی از انفعال این کشورها انتقاد کرده و به آن‌ها گفت که او از طرف مردم امریکا (که از خاورمیانه خسته و از آن بیزارند) تحت هیچ‌گونه فشاری برای درگیر شدن بیشتر در مناقشات منطقه‌ای آنان قرار ندارد[۹]. این دوری گرفتن آمریکا دوره اوباما از خاورمیانه در سیاست خارجی ترامپ به شکل جدیدی خود را نمایش می‌دهد. این دوری گرفتن در دوره ترامپ خود را در رفع مسئولیت از آمریکا و مخصوصاً کاهش هزینه‌های این کشور همراه ساخت است. ازاین‌رو ترامپ می‌خواهد با ارائه چنین طرحی، هزینه نظامی در خاورمیانه را به همان کشورها حواله دهد و ضمن تسلط بر آنان، هزینه‌های نظامی را متوجه خود آنان و هم‌راستا با منافع آمریکا-یعنی تقابل با ایران کند؛ اما اروپا نمی‌خواهد در چنین طرحی که عواید مثبت آن برای آمریکا خواهد بود و عواید منفی امنیتی آن برای اروپاست، بیش از این با آمریکا همراهی نشان دهد.

آنگلا مرکل صدراعظم آلمان معتقد است که با برکسیت و انتخاب دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا، اتحاد غربی بعد از جنگ سرد[۱۰] شدیداً تحت تأثیر قرارگرفته است.[۱۱] مرکل دراین‌باره می‌گوید: ما اروپایی‌ها باید به‌راستی سرنوشت خود را در دست بگیریم[۱۲] و آلمان در پی کمک به فرانسه در جهت احیای موتور مولد فرانکو-آلمانی[۱۳] است. ازاین‌رو به‌زعم مرکل، بهترین راه گفتگو درباره نقش ایران در منطقه و برنامه موشکی بالستیک آن نه با تهدید و انزوای ایران، بلکه در چارچوب معاهده هسته‌ای حتی پس از خروج ایالات‌متحده است.[۱۴]

ماکرون نیز که سعی داشت از طریق ایجاد نوعی ارتباط و دوستی در خصوص توافق‌نامه آب‌وهوایی پاریس و توافق هسته‌ای ایران بر ترامپ تأثیر بگذارد، وی نیز از تأثیرگذاری بر ترامپ ناامید شده و ازاین‌رو در خصوص ماکرون از «تغییرات اساسی در لحن»[۱۵] در قبال آمریکا سخن به میان می‌آورند. ازاین‌رو فرانسه نیز تمایلی به پیروی از آمریکا ندارد.[۱۶]

جمع‌بندی:

از دهه‌های گذشته، تلاش مکرر و ناکام برای شکل‌دهی به یک جبهه ضد ایرانی همچنان در کانون هدف آمریکا قرار داشته است. چنانچه اکنون نیز واشنگتن طرح ناتو عربی را به‌منظور مقابله با افزایش نفوذ ایران در منطقه ارائه کرده است. روشن است که هدف اصلی منزوی ساختن ایران و مقابله بانفوذ ایران در منطقه وسیع غرب آسیا است. بنابراین تلاش ایالات‌متحده جلوگیری از کاهش مشهود قدرت سنتی عربستان در برخی نواحی همچون یمن و افزایش فشار بر ایران است.

اروپا اگرچه در پی اطمینان حاصل کردن از تأمین مقرون‌به‌صرفه و پایدار نفت و گاز برای شهروندان و صنایع خود است و از این منظر از همکاری میان دول عربی استقبال می‌کند؛ اما اگر چنین روابطی به معنای طرح ناتوی عربی و تقابل با ایران باشد، موضوع متفاوت است. به‌زعم کارشناسان اروپایی، دولت ترامپ باید از مقایسه ناتوی عربی با ناتو جلوگیری کند. ناتو تنها در میان ملت‌هایی با ارزش‌های مشترک، سیستم‌های سیاسی و آرمان‌های یکسان امکان‌پذیر بود. اعضای ناتو، به‌ویژه اروپا، نخست روابط تجاری و اقتصادی را شکل دادند و درنهایت به بزرگ‌ترین و قدرتمندترین بلوک اقتصادی، تجاری برای همکاری بدل شدند. چنین پیشرفتی در خاورمیانه امروز غیرممکن است. حتی شورای همکاری خلیج که در سال ۱۹۸۱ شکل گرفت و شاید برای رسیدن به اتحادیه واقعی منطقه‌ای شانس بیشتری داشت، به‌رغم تلاش‌های مکرر، به‌هیچ‌عنوان همچون اتحادیه اروپا نشد و اکنون با نیروهای گریز از مرکز مواجه است.[۱۷]

به‌زعم اروپا این طرح و یا هر ائتلاف گسترده و خصمانه دیگر علیه ایران، به‌وضوح تهدیدات نظامی و امنیتی ایالات‌متحده، اسرائیل و شرکای عرب آن‌ها علیه ایران و متحدانش را افزایش خواهد داد. درواقع، این امر تهران را مجبور خواهد کرد که تلاش‌های بیشتری برای بسیج منابع مالی لازم در مقابله با فشار موردنیاز اتخاذ کند. در چنین شرایطی، یعنی تنش بیشتر، بی‌ثباتی بیشتر و این امر به افزایش بیشتر خطوط فرقه‌ای[۱۸] منجر خواهد شد.

با توجه به اضطرارهای امنیتی اروپا که برجسته‌ترین آنان، نگرانی از افزایش شمار پناه‌جویان ناشی از درگیری‌های جدید در خاورمیانه است، می‌توان در نظر گرفت که اروپائیان خواستار تقابل بیشتر ایران و کشورهای عربی (مدنظر آمریکا در طراحی ناتو عربی) نیست؛ بنابراین می‌توان نتیجه‌گیری کرد که آنان مخالف این طرح هستند.

 

[۱] Neighborhood policy

[۲]https://ec.europa.eu/commission/commissioners/2014-2019/sefcovic/announcements/speech-eu-arab-world-summit-athens_en

[۳]https://networks.h-net.org/node/73374/announcements/79983/crisis-middle-east-and-its-impact-europe

[۴] http://www.persiangulfstudies.com/fa/NEWSVIEW/387

[۵]https://ec.europa.eu/commission/commissioners/2014-2019/sefcovic/announcements/speech-eu-arab-world-summit-athens_en

[۶] nominal GCC partners

[۷] https://sputniknews.com/radio_trendstorm/201808041066889182-mesa-trump-arab-nato/

[۸] https://eurasiantimes.com/7386-2/

[۹] http://www.persiangulfstudies.com/fa/NEWSVIEW/387

[۱۰] postwar western alliance

[۱۱]https://www.theguardian.com/world/2017/may/28/merkel-says-eu-cannot-completely-rely-on-us-and-britain-any-more-g7-talks

[۱۲] We Europeans truly have to take our fate into our own hands

[۱۳] ailing Franco-German engine

[۱۴]https://www.jpost.com/Middle-East/Angela-Merkel-Iran-nuclear-accord-not-ideal-but-best-to-stick-with-it-556582

[۱۵] obvious change in tone

[۱۶] https://apnews.com/9be34c7c24ea4943892da3391ce487c7

[۱۷]https://www.fairobserver.com/region/middle_east_north_africa/arab-nato-middle-east-gcc-jordan-egypt-iran-news-17771/

[۱۸] sectarian lines

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *