در آلمان طی سال‌های اخیر از یک سو پیروزی­ های راست رادیکال تداوم یافته و حزب «آلترناتیو برای آلمان» (AfD) توانسته است به جایگاه دومین حزب محبوب این کشور ارتقاء یابد، و از سوی دیگر حزب راست میانه (دموکرات مسیحی) همچنان با حفظ و گسترش بدنه­ی اجتماعی هوادار خود، با بیش از 30 درصد از آراء در جدیدترین نظرسنجی­ ها، محبوب­ترین حزب آلمان به شمار می­رود. راست­گرایی رادیکال، همواره از «وحشت جمعی» تغذیه می­کند. گزارش­ های رسانه ای حاکی از آن است که درگیری­های خیابانی میان پناه­جویان (عمدتاً از خاورمیانه و افغانستان) و شهروندان آلمانی افزایش یافته، و شهرهای آلمان بعضاً شاهد حملات مسلّحانه (با سلاح سرد) به نیروهای پلیس است. این به معنای افزایش وحشت شهروندان از ایجاد ناامنی است و بالقوّه می­تواند گرایش به سیاست­ های راست رادیکال (به ویژه مقابله با مهاجرت و پناهجویی) را افزایش دهد. جناح راست رادیکال، ترس از هجوم پناه­جویان مسلمان را به عنوان سرمایه­ ای برای گسترش سازمان رأی خود به کار می­ بندد و از آن سود می­ جوید. از سوی دیگر، سبزها با آن­که از حیث محبوبیت عمومی، وضعیت مطلوبی را تجربه نمی­کنند، اما به ویژه با تمرکز بر مسائل جنگ اوکراین و بازنمایی آن به عنوان «نبرد جهانی میان دیکتاتوری و لیبرال دموکراسی» توانسته­ اند فضای گفتمانی آلمان را به سمت «هنجارگرایی» در عرصه­ ی سیاست خارجی هدایت کنند. این هنجارگرایی به مقتضای همراهی با شرایط ژئوپلتیکیِ پس از آغاز جنگ اوکراین، ویژگی­ های رئالیستی نیز یافته، و برای نمونه گام­ های معناداری نیز به سمت ضرورت «بازدارندگی» و «مقابله­ی مؤثّر با تهدیدات جهانی» برداشته است؛ گفتمان سیاسی سبزها را می­توان نوعی «هنجارگرایی رئالیستی» یا با اندکی اغراق بدبینانه، «هنجارگرایی ستیزه­جو» نامید. در این میان، شرایط برای یک تحوّل گفتمانی در جناح راست روز به روز مهیّاتر می­شود: حزب دموکرات مسیحی (راست­ میانه) می­تواند با اقتباس دو مؤلّفه ­ی گفتمانی از راست­های رادیکال و سبزها، بخش­هایی از بدنه ­ی هوادار دو طرف را به سمت خود بکشاند، و به لحاظ گفتمانی نیز حوزه­ ی معنایی-مفهومی خود را گسترش دهد؛ دموکرات ­مسیحی ­ها، عنصر هنجارگرایی در روابط بین­ الملل را از سبزها وام می ­گیرند و مؤلّفه ­ی سخت­ گیری در برابر مهاجران مسلمان، و بازنگریِ هویت­ طلبانه در نسبت میان اسلام و اروپا را از راست رادیکال (حزب آلترناتیو). این بدان معناست که راست جدید آلمان (نسخه­ ی جدید از حزب دموکرات مسیحی) که به احتمال بسیار زیاد در پی انتخابات پارلمانی 2025 با اقتدار به ساختار دولت آلمان باز می­گردد، از یک سو روابط فراآتلانتیکی خود را گسترش خواهد داد و برای هم راستایی بیشتر با ایالات متحده­ آمریکا، خواهد کوشید، و از سوی دیگر تلقّی بدبینانه ­ای نسبت به «اسلام سیاسی» و نمایندگان آن خواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *