تحلیل جفری ساکس اقتصاددان مشهور آمریکایی و استاد دانشگاه کلمبیا درباره چرایی حمایت آمریکا از اسرائیل[۱]

امریکا برای چندین دهه حامی و تسلیح کننده و شریک نظامی اسرائیل بوده است. اساسا باید این را یک اتحاد عمیق به شمار اورد که بر پایه حمایت سیاسی اوانجلیک های مسیحی از جمهوریخواهان شکل گرفته است. بیشتر یک جنبش اوانجلیک مسیحی در امریکا است تا یک جنبش یهودی. چون برای اونجلیک های مسیحی، اسرائیل مثل پیشگویی کتاب مقدس است و بر طبق باور مسیحیان اوانجلیک در ایالات متحده، خداوند سرزمین موعود را به اسرائیلی ها داده و باید به این تعهد پایبند بود. ما حدود ۵۰ میلیون نفر بنیادگرای مسیحی داریم که رسما کتاب مقدس را می خوانند و تحت هر شرایطی از اسرائیل حمایت میکنند. هیچ جهانی برای فلسطین در پیشگویی کتاب مقدس نیست. پیش گویی کتاب مقدس در مورد اسرائیلی ها است و انها سلطه اسرائیل بر منطقه را بخشی از نقشه خداوند برای روز آخرت (قضاوت نهایی) میدانند. این یک فاکتور بسیار عمیق در سیاست آمریکائی است که به اندازه کافی قوی هست زیرا که در واقع نیمی از پایگاه رای ترامپ است. این به این معنی است که مشکل تشکیل کشور فلسطین و حصول راه حل دو دولتی شاید فرای درک سیاسی ایالات متحده باشد، زیرا که ما یک مولفه بنیادگرایانه بسیار عمیق در سیاست آمریکا داریم.

جهان از نتانیاهو به عنوان یک جنایتکار خشم دارد و او به علت ارتکاب جنایت جنگی تحت پیگرد است اما ایالات متحده با اسرائیل مانده و به محاصره کشور فلسطین همراه با اسرائیل ادامه می دهد، و این تراژدی این وضعیت است. من معتقدم که ایالات متحده تنها حامی باقیمانده اسرائیل در جهان است، اما یک حمایت سیاسی بسیار قوی در داخل ایالات متحده برای سلطه اسرائیل بر مردم فلسطین هست که ایدئولوژیک است. بخش قابل توجهی از جمعیت آمریکا جمعیت بنیادگراهای مسیحی اوانجلیک است. من یک یهودی بوده ام و می گویم که جامعه یهودیان به طور عمیقی بر سر این مسئله تقسیم شده است. به عنوان مثال من کاملا مخالف انچه دولت اسرائیل انجام میدهد، هستم و فکر میکنم که وحشیانه و نسل کشی است، و تعداد زیادی از یهودیان آمریکائی همین طور فکر میکنند اما در واقع ما جای رای در این لابیِ به اندازه کافی جذاب مسیحیان اوانجلیک بسیار بنیادگرا نداریم. قرائت انها از دوران مدرن مانند قرن هفت قبل از میلاد است. این بخشی از چالش بزرگ ما است.

برای مدت طولانی اکثریت زیادی از امریکائی ها حامی اسرائیل بودند در زمینه های بسیار متفاوتی، در زمینه کتاب مقدس که توضیح دادم، در حمایت یهودیان از اسرائیل که خیلی قوی بود، در ایالات متحده حمایت پسا هولوکاست خیلی چشمگیر بود. تقریبا یک حمایت اساسی و عمومی از اسرائیل در ایالات متحده بود. هیچ کسی حتی در مورد مردم فلسطین نمیدانست. خاطرم هست که رایج ترین عبارتی که در اصل یک عبارت بریتانیایی بود اما بی وقفه تکرار می شد؛ «سرزمینی بدون مردم، برای مردمی بدون سرزمین»[۲] ، و تفکر امریکائی ها این بود که هیچ کسی انجا نیست. در سال ۱۹۰۰ تعداد ششصد هزار تا فلسطینی انجا بود، که از بین انها ۸۵درصد مسلمانان فلسطینی بودند. ۱۲درصد فلسطینی های مسیحی و ۳ درصد فلسطینی های یهودی بودند  و یک درصد هم دیگران، اما انها نمی دانستند و میگفتند که کسی آنجا نیست. پس ایده فلسطینی ها انکار شد و برای چندین دهه برسمیت شناخته نشد. بعد از انها فلسطینی ها شناخته شدند، به عنوان تروریست های رباینده هواپیما شناخته شدند. شما باید افکار عمومی آمریکائی را بشناسید، خیلی پیچیده نیست، دائما پروپاگاندا است، به طرز باور نکردنی ساده انگارانه، و من معتقدم که تقریبا تا حدود سال ۲۰۰۰ هیچ آگاهی نسبت به وجود فلسطینی ها نبود. شاید مذاکرات (روند) صلح اسلو کمی شرایط را تغییر داد. در ۲۵ سال گذشته مسائل در نگاه آمریکائی ها به ویژه جوانها خیلی فرق کرده است که الان نسبت به مسائلی که قبلا اگاه نبودند، آگاه هستند. بعد وقتی رفتار اسرائیل را هم اضافه کنید، مثلا نسل کشی را در نظر میگیرم که دیوان بین المللی دادگستری هم لحاظ کرده، این برای خیلی از امریکائی ها شوکه کننده است. خب امریکائی ها خیلی عمیق آگاه نیستند، انها ذاتا ظالم نیستند، انها به خوبی مطلع و اگاه نیستند. ما دو تا اقیانوس بزرگ در هر طرفمان داریم، این کل ایده ای (تفکری) است که امریکائی ها دارند و بیشتر از این چیزی از بقیه دنیا نمیدانند. از امریکائی ها نپرسید که ایران کجای نقشه است؟ چون از تعداد جواب هایی که در این مورد میگیرید شگفت زده می شوید. به همین دلیل است که افکار سیاسی امریکا در حال تغییر است. من می گویم که تفکر یهودیان امریکائی، شاید پنجاه-پنجاه، بیشتر ما با طرفداری سرسخت از اسرائیل بزرگ شدیم، ولی اگر شما به رفتار انها نگاه کنید، چند دهه است که مشخص است که این مسیر کاملا اشتباه است. ولی برای خیلی از یهودیان امریکائی این یک چیز جدید و شوک آور است، نگران کننده است و نمیدانند که چطور باید ان را مدیریت کنند. والدین انها به انها یک چیزی را گفتند، اما خودشان با چشمانشان چیز دیگری را میبینند. این واقعا یک تغییر است، یک تغییر مشروع و صادقانه. من در ابتدا از جنجال نتانیاهو در رسانه های اسرائیلی گفتم، انها نمیدانستند که چکار میکنند، زیرا یک منبع حمایتی از انها قطع شده بود، انچه اتفاق می افتاد انقدر ظالمانه و زشت بود که داشت افکار عمومی امریکا را از دست می داد، و همین طور هم هست. این موضوع کمتر از انچه فکر میکنید ایدئولوژیک است بلکه بیشتر در عمل است. به نظرم این توضیح صحیح است و دولت ایالات متحده این را با افکار عمومی غریب می داند. اگر ترامپ بخواهد این روند را تغییر دهد با مقاومت مبلغان مذهبی و اوانجلیک ها و لابی گران رسمی مواجه خواهد شد اما با مقاومت مردم امریکا مواجه نخواهد شد. اگر شما بگویید که نیاز هست که دو دولت وجود داشته باشد، انها دولت فلسطین را برسمیت خواهند شناخت. او کل فضای سیاسی در دنیا را برای انجام این کار دارد غیر از یک گروه اصلی و لابی گری شدیدی که با مشارکت در کمپین های انتخاباتی همراه است.

 

[۱] این اظهارات برگرفته از سخنرانی جفری ساکس در اولین همایش بین المللی مطالعات اروپا و آمریکا است

 

[۲] A land without a people for a people without a land.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *