مقدمه:
اختلاف و تبعیض میان ایالات آلمان همچنان بعد از گذشت نزدیک به سه دهه از وحدت این کشور به چشم میخورد. اگرچه بر اساس آخرین آمارها این تفاوتها به سمت کمتر شدن پیش رفته اما روند آن بسیار کند بوده است. این تفاوتها در زمینههای مختلفی وجود دارد، پارامترهایی همچون میزان نرخ بیکاری، ثروت و رویکرد نسبت به مهاجران خارجی ازجمله تفاوتهای مهم آن ارزیابی میشوند. امروزه این تفاوت به اشکال مختلف و از طریق مراجعه به نقشههایی که دادههای فوق روی آنها پیادهسازی شده بهخوبی قابل ترسیم است؛ بطوریکه در اکثر آنها نقشه کشور آلمان شرقی (GDR) که امروزه ایالتهای شرقی آلمان را تشکیل میدهند بهروشنی متمایز است.
همچنین واژه اهل شرق آلمان امروزه به یک عنوان تحقیرآمیز در این کشور مبدل شده است. درواقع، شرق آلمان در صنایع عظیم این کشور و نیز در بخش رسانه و دانشگاهها حضور کمرنگی دارد؛ حتی رفتار و الگوی رأیدهی به احزاب سیاسی چه در انتخابات سطح محلی و چه پارلمان در شرق آلمان بهگونهای متفاوت است. لازم به ذکر است در طی ده سال گذشته روند کاهش اختلاف میان شرق و غرب آلمان کمتر از ۴٫۲ درصد بوده است.
تصویر بالا عکس ماهوارهای از شهر برلین را نشان میدهد، امروز بعد از گذشت نزدیک به سه دهه از وحدت دو آلمان همچنان شکاف و تفاوت در این کشور به چشم میخورد؛ در این عکس برلین غربی رنگ نورپردازی خیابان و معابر نزدیک به سبز دارد و برلین شرقی به رنگ زرد متمایل است. درواقع، تجهیزات روشنایی استفادهشده در خیابانهای برلین غربی منطبق با محیطزیست هستند که نشاندهنده سیاستهای آلمان غربی در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی است.
وضعیت اقتصادی
فقر در ایالات شرقی آلمان بهمراتب بیشتر است. درواقع، حدود ۱۸ درصد از مردمی که در ایالات شرق این کشور که سابقاً جزو خاک آلمان شرقی محسوب میشد زندگی میکنند؛ با احتمال ریسک فقر روبرو هستند؛ درحالیکه در غرب این کشور این نرخ حدود ۱۵ درصد است. در سالهای گذشته این اختلاف بیشتر از این بود. برای مثال ۱۹٫۵ درصد در شرق و ۱۳ درصد در غرب با این ریسک روبرو بودند. همچنین، متوسط هزینه زندگی و میزان دستمزدها در شرق نیز کمتر است.
بااینوجود باید توجه کرد تقسیم شرق و غرب تنها نشاندهنده شکاف در کشور آلمان نیست؛ بلکه آلمان را میتوان ازنظر توسعه اقتصادی به دو بخش شمال و جنوب تقسیم نمود.
در تقسیمبندی آلمان به شمال و جنوب میتوان ادعا کرد پیدا کردن شغل در جنوب راحتتر است؛ امید به زندگی
بالاست و امکانات تحصیلی بهتری وجود دارد. نرخ جرم هم در جنوب کمتر است. شرکتهایی مانند زیمنس و دایملر در جنوب قرار دارند. بزرگترین مرکز اوراق بهادار کشور در فرانکفورت و دو فرودگاه بزرگ مونیخ و فرانکفورت همگی در جنوب قرار دارند.
وضعیت اجتماعی
در مورد مسئله مهاجرت نیز نگاه به افراد خارجی، خصوصاً پناهجویان در شرق آلمان منفی است. بسیاری از خارجیهایی که به آلمان مهاجرت میکنند در ایالتهای غربی این کشور ساکن میشوند؛ لذا جمعیت خارجی بهمراتب کمتری در شرق این کشور به چشم میخورد.
نکته حائز اهمیت دیگر کاهش نرخ زاد و ولد و مهاجرت در شرق آلمان است که طبق برآوردها تا سال ۲۰۴۵ باعث تأثیر در میزان توسعه اقتصادی این ناحیه خواهد شد. مهاجرت جوانان آلمان شرقی به سمت ایالات غرب باعث شده است شرق آلمان برای برخی مشاغل سطح پایین با کمبود نیروی کار جوان روبرو شود و برای کمبود آن از چک و لهستان نیرو استخدام کند.
درواقع، به دلیل کاهش شدید نرخ زاد و ولد در شرق آلمان پس از وحدت این کشور، اکنون نیروی کار و آینده آن در این نواحی با مشکلاتی روبرو است. بطوریکه طبق آخرین دادهها حدود ۵۹ درصد جمعیت در سن کار (بین ۲۰ تا ۶۴ سالگی) قرار دارند و تا سال ۲۰۳۰ این میزان به حدود ۵۲ درصد کاهش پیدا میکند و در عوض سن افراد بازنشسته از میزان ۲۵ درصد کنونی به بالای ۳۲ درصد خواهد رسید. تغییر وضعیت جمعیتی در شرق آلمان بهگونهای بوده است که بسیاری در سالهای اخیر از روستاها و شهرهای کوچک در شرق این کشور کوچ کردهاند. مهاجرت به شهرهای بزرگ باعث ایجاد نواحی حاشیهای در پیرامون این شهرها شده است.
وضعیت سیاسی
لازم به ذکر است که در افکار عمومی مردم در ایالات شرقی اینگونه تداعی میشود که آنها کنار گذاشتهشدهاند و یا موردتوجه نیستند. بطوریکه بدبینی و نارضایتی در این ایالات بالاتر است. همچنین میزان مشارکت سیاسی و حضور در انتخابات در ایالات شرقی این کشور نسبت به نقاط دیگر کمتر است.
نکته دیگر در مورد گرایشات راست افراطی و جرائم نژادپرستانه یا ناشی از نفرت علیه افراد خارجی و پناهجویان است. درحالیکه تنها یکپنجم از کل جمعیت آلمان در شرق این کشور زندگی میکنند اما بیش از نیمی از کل جرائم نژادپرستانه در این مناطق صورت میگیرد. برای مثال از ۱۰۵۴ موردحمله ثبتشده خشونتبار بیش از ۵۷۲ مورد آن مربوط به ایالات شرقی بوده است. شهر درسدن در شرق این کشور پایگاه اصلی گروه راست افراطی و ضد مهاجر موسوم به پگیدا است که بهطور مرتب برعلیه حضور پناهجویان و مهاجران فعالیت و راهپیمایی ترتیب میدهد.
در کل احزاب راست افراطی در شرق آلمان به شکل شگفتآوری از نقاطی دیگر این کشور قدرتمندتر است، بخشی از این امر را میتوان به علت سابقه منفی کمونیسم در این ایالات دانست درواقع جو ضد کمونیستی که پس از وحدت المان در شرق وجود داشت پس از مدتی رشد پیدا کرد. البته بسیاری از افرادی که پس از وحدت آلمان از نظام سرمایهداری غربی نا امید شدند دوباره به کمونیسم رجوع نکردند بلکه این بار جریان راست افراطی را بهعنوان راهکار سوم برگزیدند.
دپارتمان اروپا/۲۷ فروردین ۱۳۹۸