مطلب حاضر از منظری خوش‌بینانه با این تحلیل آغاز می‌گردد که بزرگ‌ترین برنده انتخابات پارلمان اروپا دموکراسی اروپایی و مشروعیت اتحادیه اروپا می‌باشد و سپس با ذکر این نکته ادامه می‌یابد که درصد مشارکت‌کنندگان در این انتخابات از ۴۲٫۶ درصد در سال ۲۰۱۴ به ۵۰٫۵ درصد افزایش یافت و یکی از بی‌سابقه‌ترین میزان‌های مشارکت مردمی در تاریخ انتخابات پارلمان اروپا را رقم زد. اگرچه نتایج انتخابات درجه‌ای از عدم اطمینان به ادامه مسیر اتحادیه اروپا در آینده را پدیدار کرد اما این واقعیت مهم را هم نشان داد که اروپا واقعاً برای مردم این قاره اهمیت دارد.

در پی این انتخابات گروه‌های سنتی راست و چپ میانه حدود ۸۰ کرسی را از دست دادند درحالی‌که لیبرال‌ها و سبزها پنجاه کرسی بیشتر به دست آوردند. سبزها بهترین نتیجه و بلوک چپ ضعیف‌ترین نتیجه را به دست آورند. درحالی‌که پوپولیست ها و ناسیونالیست‌ها نتایج مطلوبی به دست آوردند. حزب لیگای متئو سالوینی به‌عنوان سومین حزب بزرگ یک‌دهم کرسی‌های پارلمان را به دست آورد و حزب اجتماع ملی لوپن توانست بافاصله کمی حزب مکرون را شکست دهد.

اما یکی از مهم‌ترین نکات قابل‌تأمل پیرامون نتایج رقم خورده مشکل انتخاب رئیس بعدی کمیسیون اروپا است. درواقع نتایج به‌دست‌آمده و از دست رفتن اکثریت احزاب سنتی و نیازمندی آن‌ها به تشکیل ائتلاف با سبزها و لیبرال‌ها باعث شده است که حرف‌وحدیث‌ها پیرامون انتخاب رئیس بعدی کمیسیون اروپا بالا بگیرد؛ چراکه گروه‌های حزبی سنتی خواهان ادامه روند اشپیتس کاندیدات[۱] یا همان انتخاب رهبر بزرگ‌ترین گروه حزبی به‌عنوان رئیس کمیسیون هستند درحالی‌که برخی دیگر از گروه‌ها همچون لیبرال‌ها و در رأس آن امانوئل مکرون خواهان لغو تعیین رئیس کمیسیون بر این اساس می‌باشند. این در حالی است که آنگلا مرکل صدراعظم آلمان قویاً از روش اشپیتس کاندیدات دفاع کرده و دولت آلمان امیدوار است منفرد وبر و جنس ویدمن[۲] از آلمان بتوانند به ترتیب ریاست کمیسیون اروپا و بانک مرکزی اروپا را به دست آورند.

برندگان انتخابات حاضر در آلمان سبزها بودند که توانستند رقم خیره‌کننده ۳۴ درصد آرای آلمانی‌های ۱۶-۳۴ ساله را به دست آورند درحالی‌که دو حزب عمده یعنی دموکرات مسیحی راست میانه و سوسیال‌دموکرات چپ میانه چندان موفقیت‌آمیز عمل نکردند. در ادامه این مطلب هم مورداشاره قرار گرفت که احتمال دارد نتایج بد سوسیال‌دموکرات‌ها به سقوط دولت آلمان به‌عنوان بزرگ‌ترین دولت عضو اتحادیه اروپا منجر شود. در ایتالیا اما با کسب ۳۴ درصد آرا حزب لیگای متئو سالوینی ۲۸ درصد کرسی‌ها را به دست آورد و به بزرگ‌ترین حزب ایتالیا تبدیل شد. این نتیجه نشان داد که رأی‌دهندگان ایتالیایی شدیداً از اتحادیه اروپا ناراحت هستند.

در مجارستان و لهستان رأی‌دهندگان دموکراسی غیر لیبرال را موردحمایت قراردادند. البته تحلیل‌ها حاکی از آن است که این نتایج تا حد زیادی ناشی از شرکت یورواسکپتیک ها، هدایت اوضاع توسط ناسیونالیست و افزایش فضای محدودکننده اپوزیسیون‌ها، رسانه‌های مستقل و جامعه مدنی است. حزب نخست‌وزیر اوربان ۵۳ درصد آرا را به دست آورد و به نتیجه‌ای بی‌سابقه از جنگ سرد بدین سو دست‌یافت. حزب قانون و عدالت لهستان هم ۴۶ درصد آرا را به دست آورد و به بهترین نتیجه از سال ۱۹۸۹ تا بدین سو در لهستان دست‌یافت و تبدیل به چهارمین حزب ملی بزرگ در پارلمان اروپا شد. حزب فیدز در پارلمان اروپا یکی از اعضای حزب مردم است که البته به دلیل نگرانی‌های ناشی از عدم رعایت قانون این عضویت به حالت تعلیق درآمده است. حزب عدالت و توسعه لهستان هم رهبری گروه محافظه‌کاران و اصلاح‌طلبان اروپایی را در اختیار دارد. همچنین از زاویه دید دیگری گفته می‌شود اگرچه مسئله پیروزی پوپولیست ها و راست‌های افراطی بسیار موردتوجه قرارگرفته است اما واقعیت این است که مردم اروپا در این انتخابات نشان دادند که به دنبال تغییرات هستند. درواقع خروجی بزرگ این انتخابات افزایش قدرت احزاب کوچک همچون حزب لیبرال و احزاب سبز بود که به‌طور اثرگذاری در برابر احزاب راست افراطی قد علم کردند.

(تد راینرت، توماس رایت، کانستانز استلزمولر، سیلیا بلین، جیوانا دومایو، مالی مونتگمری، آماندا اسلات،  بروکینگز/ ۷ خرداد ۱۳۹۸)

[۱] Spitzenkandidat

[۲] Jens Weidmann

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *